افرند
افرند

افرند

آهسته

قدم زدن تو کوچه را دوست دارم وقتی که شب باشد و من تنها در سکوت کوچه به صدای پای خودم گوش بدهم. دوست داشتم و دارم که در تاریکی بین دو تیر چراغ برق به سایه ام نگاه کنم که آرام از رو به رویم محو می شود و با نزدیک شدن به چراغ بعدی ، سایه ام به پشت سرم میرود و چند برابر قدِ خودم کف زمین کش می آید. اما بیشتر از اون عاشق قسمت هایی از کوچه ام که چراغ های شهرداری سوخته است و مجبوری تا تیر بعدی در تاریکی قدم برداری. دیگر همه چیز کامل می شود. شب ، سکوت و تاریکی...










+ کسی قرار نیست برود. هنوز تاریخ انقضای هیچ کدام از ما فرا نرسیده است. هنوز کسی نمی تواند به دل بستگی اش به اینجا ، به دوستان ، به خاطرات و قسمتی از زندگی اش  پشت کند. همه می مانیم و هستیم. حالا شاید عده ای کم رنگ و عده ای پر رنگ...

++ مرسی از همه




نمونه دست پخت من در جشن سفره های آسمانی را می تونید اینجا ببینید

نظرات 110 + ارسال نظر
بابک اسحاقی جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:28

همه اش وعده وعید الکی میدی ؟
از دیروز انقدر خوشحال بودم که دیگه نمی نویسی
پس دروغ بود ؟

پاپک! می دونی بدتر از همه چیه؟!
اینه که تو به روح اعتقاد نداری!

صفیر جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:37

خلاصه همه اش جو گاز گرفتگی بود که محض تشویش اذهان عمومی بهش دامن زدیمخب بریم یه جا دیگه رو به اغتشاش بکشیم...فعلا

اما من هنوز جوگیرم!

arefeh جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:00

Bache ha mikhayn bara tanbihe amir hame ta 2hafte fingilish benevisim

Albate man khodam ye seri tanbihati ro dar nazar gereftam

khoda hame ma ra be rahe rast hedayat kone

جزیره جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:04

bande ham az unjayike az tamamiye eghteshash haye mojud hemayat mikonam، khastam be gofteye arefe fingilish bezaram:D
albate dahanam ham servis shod sare hamin fingilish nevisi
aykone khod azar"i"

khob mage azar dari khahare man!

arefeh جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:11

Vaaaaaaaaaayyyyy jazire asheghetam
Kheyli hal kardam banu
Damet garm ba in hamkarie be ja

هیچکاره جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:42

من که گفتم خبری نیست دیدید برگشت . مذاکرات پشت پرده نتیجه داد

جای آشتون کاچر خالی بود!

علی جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:05 http://sheyda07.blogfa.com

سلام...امیر عمو چطوری پسر؟؟؟؟اینکه هستی خیلی خوبه...اینکه میمونی خیلی خوبه...اینکه هممون با همیم خیلی خوبه...ومنم از این همه خوبی خیلی خوشحالم

سلام علی
آره . همه چی آرومه. ما چقدر خوشحالیم

فرشته جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:12 http://houdsa.blogfa.com

اون راه رفتنو پایه ام...شب و تنها...حیف که نمیشه..تو برو حالشو ببر رفیق..


در مورد رفتن از اینجا و موندن...میدونی امیر تو این مدت خیلیا این کارو کردن..خود من یکیش..اما نتونستم طاقت بیارمو برگشتم..لامصب گلش گیراست...رفاقتهاش یه جوری پابندت میکنه که نمیتونی بری..

دلت آروم رفیق...

آره فرشته یادمه که یکبار رفتی.
حق با توئه. نمیشه دل کند

علیرضا جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:41 http://www.ghasedak68.blogfa.com

و علیکم السلام..منم قدم زدن تو تاریکی شب رو دوس دارم.تنهایی یه مزایایی داره و با رفیقی کسی بودن هم یه مزایا.
ماها هممون اینجا ریشه کردیم.منم خیلی خواستم برم.نشد..نمیشه.نمیتونم.اینجا واقعی تر از واقعیت زندگی جریان داره.مخلصم

سلام
هر کدوم یه مزایایی داره و هر کدومش تو یه موقعیتی خوبه

عارفه جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:41 http://ashianeye2.blogsky.com/

حالا من قربون صدقه ی جزیره می روم تو چرا عصبانی می شوی؟والاحرص نخور بابا برات خوب نیست.بیا بابا فارسی می نویسم بچه که زدن نداره زورت به من رسیده حالا؟ برم با بزرگ ترم بیام؟
اره والا فرشته جون همین امیر حسین تا حالا چند بار به من گفتی که کل وب رو بتونم ول کنم برم دیگه ننویسم از رفیق هایم نمی تونم جدا شوم به خصوص تو عارفه. هیچ جا دیگه نمی تونم دوست به خوبی تو پیدا کنم دوستی تو رو با هیچ چی حاضر نیستم عوض کنم.

آره
به خصوص تو....اصن فقط به خاطر تو

saeedmodiri جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:43 http://www.velvelee.in

سلام دوست عزیز من قصد تبادل بنر و لینک با سایت شما را دارم اگر موافق هستی خبرم کن
راستی اسم من را با نام
پایگاه صوتی تصویری لینک کن
راستی یه پیشنهاد عالی هم دارم
مکان تبلیغات شما با کمترین هزینه
پاپ آپ صفحه اصلی 30 تومن یک ماه
در ادامه مطلب 20 تومن
بنر در هر نوع سایز 10 تومن یک ماه
www.velvelee.in

saeedmodiri جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:44 http://www.velvelee.in

سلام دوست عزیز من قصد تبادل بنر و لینک با سایت شما را دارم اگر موافق هستی خبرم کن
راستی اسم من را با نام
پایگاه صوتی تصویری لینک کن
راستی یه پیشنهاد عالی هم دارم
مکان تبلیغات شما با کمترین هزینه
پاپ آپ صفحه اصلی 30 تومن یک ماه
در ادامه مطلب 20 تومن
بنر در هر نوع سایز 10 تومن یک ماه
www.velvelee.in

شبنم جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:48 http://meslenafas.blogfa.com/

برای نشان دادن حمایتمان از تنبیه امیر .... ماهم فینگلیش مینویسیم .....


mesle inke mozakerate poshte darhaye baste natije bakhsh bode va digar ehtyaj be khashen shodane ma nist

albate ma ham chenan goush be zangim ta dar sourate takhalof in bache sosol ra sare jayash beneshanim

...


خب من خیلی دل نازکم ...الان عذاب وجدان میگیرم امیر تنبیه میشه ...همون 2 بار کافیش بود ...یهو ببینه تنبیهاتش زیاد شده میذاره میره ها....برای نشان دادن حس دل رحمی خود، متن بالا را به فارسی هم مینویسم ...


"مثل اینکه مذاکرات پشت در های بسته نتیجه بخش بوده ودیگر احتیاجی به خشن شدن ما نیست ...البته ما همچنان گوش بزنگیم تادر صورت تخلف،این بچه سوسول را سر جایش بنشانیم ...


واما در مورد خود پست ....:
پ بگو شبا میری تو کوچه تاریک قدم میزنی، خب معلومه سرت خورده به این تیر چراغ برق ها...گیج زدی و بعد هم اومدی اون دری وری ها را گذاشتی برای ما..

تیر چراغ برق هم لامصب سیمانی بود!!!

فالگیر جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:58

سلام
راستی اگر کوچه هاش کوچه های قزوین باشه بازم عبور از فاصله دو تیر برق خاموش لذت بخش هست ؟!؟
باش کجا میحوایی بری؟!

اینجا اصفهانه
صدای من را از کوچه پس کوچه های اصفهان می شنوید
آی لاو یو پی ام سی!!!

نیلوفر جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:06

Ishshsh! Pa chera javabi commenta ra nimmidadi, shantazhzhzh kardi alakiaaaaa, hala dust midari ye modat esterahat kon, khube barataaa, ma k khodemun hastim, negarane injam nabashshsh amirofskiiii:D:p

نیکولف جان
خدا شفات بده
همین از این لحاظ
هم از اون لحاظ که خودت میدونی

arefeh جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:59

Teye akharin akhbare movasagh amir hamchenan sare sofreye eftarie va hanuz del nakande

ba ejazaton man jome ha abiary mikonam

عارفه جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 23:28 http://ashianeye2.blogsky.com/

ای بابا اجازه ی ما هم دست شماست. شما راحت باش بابا
می گم ها چه طوره همه خواستیم دور هم جمع شویم قرارمون اصفهان باغ شما ها باشه به هر حال این باغی که شما هر جمعه آبیاری می کنی رو با ببینیم دیگه. نظرت چیه؟

نه دیگه
همه می آییم تهران مهمون تو

دل آرام جمعه 6 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 23:43 http://delaramam.blogsky.com

حیف که خیلی چیزها مانع از تجربه لذت قدم زدن میشه . خدا رو شکر که تو میتونی تجربه اش کنی .

بله
برای خانم ها سخته...خوش خودمون

نِد نیک شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:11 http://blue-sky.persianblog.ir

قدم زدن در تاریکی و خلوت. همیشه می ترسم ی اتفاق بدی بیفته اون لحظه. زیاد نمی تونم با این قدم زدن حال کنم.

تنهایی قدم زدن اونم تو شب برای خانم ها بی دردسر نیست

علیرضا شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:21 http://www.ghasedak68.blogfa.com

خوبی؟

هستیم

غزل شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 http://ghazal777777.blogfa.com

سلام علیکم
انگار من یه مقدار دیر رسیدم اینترنت نداشتم.مثل اینکه حسابی حال همه رو گرفته بودی ماه رمضونی.خوبیت نداره ملت روزه هستن اینقده اذیت میکنی.خوشحالم که مینویسی. اینجا رو دوست داریم

سلام غزل خانم
بله... می خواستیم صبر روزه داران را بسنجیم و تقویت کنیم

جزیره شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:17

خواهش میکنم عارفه جان،قابل شما رو نداشت. اصلن دوست به درد همین جاها میخوره دیگه. فقط زود جنبش و رها کردیاااااا،من تازه کلی تمرین کردم که جای حروفو روی کیبورد یاد بگیرم که دیگه شما دست کشیدی از جنبش.:دی

بعدشم که امیرحسین خان حسادت چیز خوبی نیست. نه اینکه فک کنی نفسِ کار مشکل داره آ،نه، وقتی ادم میبینه دو نفر دارن پشت به پشت هم برای حالگیریه یکی اقدام میکنن، اگه ادم حسادت کنه کار خوبی نکرده اصن در بعضی روایات اومده اشکال شرعی هم داره و معصیت نوشته میشه پای ادم.توجه مینمونی؟خداوند از گناهان همه ی ماها بگذره.آمین

به حق همین ماه عزیز خدا همه ما را به راه راست هدایت کنه

علی شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:47

سلام.خوبی؟

سلام علی
هستیم

عارفه شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:39 http://ashianeye2.blogsky.com/

جزیره جون لایک به خودت و کامنتت با هم گلم . یعنی اصلا باهات بد جوری حال کردم.
اخه جزیره جون یکم این پسرمون عصبانی می شه خوف ناک می شه من از پسش بر نمی ایم
یعنی اصلا گیرم من بخواهم مهمون کنم تو روت می شه من که از همه اتون کوچیک ترام دست کنم تو جیبم.بعدم یعنی اون غیرت مردونه اتون اجازه می ده یه خانم جلو اون همه مرد دست کنه تو جیبش؟ نچ نچ نچ نچ نچ


شما دو تا قربون صدقه هم برید و از هم حمایت کنید...به من و دیگر مخاطبان این وب چه؟!؟!؟!؟!؟
من که روم میشه...با علیرضا و شبنم و نیلوفر و بقیه هم صحبت می کنم که روشون بشه. خوبه؟!
دیگه چی؟!

عارفه شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:59 http://ashianeye2.blogsky.com/

اره می دونی چیه هر کسی چه دختر چه پسر گاهی دلش می گیره دلش می خواهد تنهایی تو سکوت شب قدم بزنه و فکرکنه . حالا اگه پسر باشه از خونه می زنه بیرون ولی اگه اون بدبخت دختر باشه باید بچپه گوشه ی اتاقش . چه عدالت قشنگیه. منظورم تو نیستی امیر کلی دارم می گم . ولی اگه این قدر که دختر های بد بخت رو از زندگی محروم و محدود می کنن یکمم خانواده ها مراقب پسر های دسته گلشون بودن اون وقت برای ما دختر ها 9 نمی شه 9 نصف شب . بابا به خدا ما چه گناهی کردیم که آسیب پذیریم ما هم حق زندگیم داریم. همون قدر که شما حق زندگی و جونی دارین ما هم این حق رو داریم ولی کیه که بفهمه.

شما به وقتش دستت را بگذار تو دست یکی دیگه و برو تو شب قدم بزن
عدالت و همه چیز هم هست. بیخود کار مسوولین را زیر سوال نبر

عارفه شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 20:06 http://ashianeye2.blogsky.com/

اون وقت من می گم می گن چی بیا من می گم دست صفیر خان بر سر دیگر دوستان. نه جانم باید به شما یاد بدهم به هر حال این وظیفه ی منه دوستی به همین درد ها می خوره دیگه. ببین وقتی یک پسری با به لیدی می ره بیرون لیدی دست تو جیبش نمی کنه باید به هر حال یاد بگیری جانم
شما حساب می کنی تا یاد بگیری. ای خدا یکم این جنتلمن بودن و این ها رو از این صفیر خان یاد بگیرین والا.

شما لیدی را به من نشون بده من هم دستم را تو جیبم می کنم
مشکل اینکه گشتم نبود نگرد نیست

جزیره یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:25

خودتو به ما نچسبون امیرحسین،به هدایت تو امیدی نیست:دی


بعدشم خجالت بکش، از اون قدت، از اون سنت، از اون هیکلت، از اون....."ایکون کشیدن گوینده از برق"، میگفتم، خجالت بکش، کِی میخای ساده ترین مسائل زندگی رو یاد بگیری، آخه ما چقده حرص بخوریم از دست تو، وقتی یه خانوم با یه اقا میره بیرون اونیکه دست میکنه تو جیبش آقاهه ست نه خانومه. 10 بار از رو این کامنت مینویسی بلکه م یاد بگیری.
اینا همه ش درس زندگیه. حالا کو گوش شنوا:دی

جزیره من تا حالا نمی دونستم تیم ورک تو اینقدر خوبه... ماشااله
خانومه پیشنهاد داده خودش دست بکنه تو جیبش. هر وقت آقاهه پیشنهاد داد بحث فرق می کنه اما بازم خانومه میتونه دست بکنه تو جیبش. حالا یکبار یه خانم خواسته دست بکنه تو جیبش آسمون به زمین میاد...چقدر شما خسیسید ( آیکون مغلطه و سفسطه و دست پیش گرفتن و توپ را انداختن تو زمین حریف و اینها!)

جزیره؟! تو قد و هیکل و سن من را از کجا رویت نمودی آیا؟!
آیا جزو سربازان گمنام می باشی؟!

بچه ها فرار کنید...خطر!!

علیرضا یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:32 http://www.ghasedak68.blogfa.com

عارفه؟؟؟؟منم روم میشه.....
صفیر؟؟؟؟؟صفیری جنتلمنه؟؟؟؟ایـــــــــــــــــــــــــن؟؟؟؟؟؟؟؟الللللللله اکبر...

احسنت به تو دادا
حالا شبنم و باقی دوستان هم میان و اعلام موضع می کنند
صفیری را هم باهاش صحبت می کنیم
آقا کار حله

عارفه یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:05 http://ashianeye2.blogsky.com/

هه واقعا چه ایده ای .
خوبه خودتون می گین تنهایی یه مزیت های داره که با یکی بودن نداره. می خواهم صد سال سیاه دستم وتو دست هیچ کی نگذارم. آه قبل از این که مسئلین مقصر باشن خانواده ها مقصر .
امیر جان مشکل از دید شماست که این همه لیدی محترم رو تشخیص نمی دهی . راستی گفتی چرا سربازی معاف شده بودی؟
اخ جزیره یه ماچ بده. معلومه چی خیال کردی ما زن ها تیم ورکمون کلا خوبه .
من خواستم حساب کنم؟ من تازه یه چیزی ازت می گیرم که دارم لیدری گروه رو به عهده می گیرم مردی پاشو تو این همه آدم رو +هماهنگی های جا زمان و... اش رو بکن. والا جای دستشون درد نکنه تازه ما باید مهمونشون کنیم. اهکی ببین کی به کی می گه خسیس تو رو خدا جزیره جون دوره زمونه رو می بینی. به خدا اگه این صفیر خان رو نمی دیدم ها فکر می کردم دیگه همه مرد ها این طوری شدن. باز خوبه هنوز بین شما ها یه جنتلمن پیدا می شه.
نه خیر من و جزیره جز وزارت اطلاعاتیم شما هم به جای این همه حرف زدن برو اون عینک آفتابیت رو جانم عوض کن بعله.
بعله علی رضا جان تو هم یکم با صفیر خان بپر از این امیر حسین هم دوری کن بلکه تاثیر پذیرفتی ازشون.

من اصن چشمام لوچه و هیچ لیدی را نمی تونم تشخیص بدم! دیگه حرفیه؟! حالا میخای دست از خسیس بودن برداری؟!؟!

عارفه یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:50 http://ashianeye2.blogsky.com/

همین جوری گفتم 30 رو هم به اسم خودم ثبت کنم برم بخوابم از ظهر که پاشدم دارم چون یک حیوان نجیبی کار می کنم می روم این ور اون ور دیگه جون ندارم. شب دوستان بخیر کسی هم نبود حوصله ام سر رفت.

خسته نباشید
من که تازه باید برم افطاری درست کنم
یعنی میخای تا فردا صبح بخوابی؟!؟!

arefeh یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:41

Na baba deraz keshidam
Yani migi bavar konam ke to eftar migzari?aaa in hamed ke dame azunbe zur bayad sedash kard tashrif biaran eftar
Khosh be hale mamanet
Manam alzaymer daram
Shoma ki hasti? Man kiam? In ja che khabare

خوبه یه پست مفصل در مورد آشپزی گذاشته بودم
اینجا افرنده
چ

arefeh یکشنبه 8 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 20:01

Yadam bashe hichvaght dar morede to be mamanam nagam un vaght hey mikhad to ro mese chomagh bekube tu saremun vala
Bad amuzi dari bara mamanam

من نفهمیدم که بالاخره بد آموزی دارم یا خوب آموزی؟!؟!

شبنم دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:36

خب برای من فرقی نمیکنه ....من تو مسیر میخوام یه سر هم بیام اصفهان .حالا خودتون با عارفه کنار بیاین که از اصفهان تا تهران رو هم چه کسی باید حساب کنه ....؟؟؟!!!!!

هیچ جا هیچ خبری نیست . شما راحت در جای خودتان مستقر باشین
حالا اگه قرار شد بریم تهران مهمون عارفه هم من مسیری بهتون معرفی می کنم که از اصفهان رد نمیشه

نیلوفر دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:20

حالا برای اینکه هیچ کدوم دلخور نشین،اصفهان با امیرحسین،تهران هم با امیرحسین!اتفاقا باغ امیرحسین اینا با اون عکسی که گذاشته بود دیدن داره والا!!!!
شبنم جون تو بیاااا،ماها با آغوش باز پذیرای توییم:)نه امیرحسین؟؟؟؟
خوبه عارفه جون؟؟؟تو راضییی؟؟؟؟خوب پس دیگه بقیه هماهنگیاش با تو عزیز دلم

شما مثل اینکه خوب شدین؟ هان؟!
امیرحسین اینجا امیرحسین اونجا امیرحسین همه جا!!!
من عمرا اگه عکس باغم را تو وب گذاشته باشم. اون عکس جنبه تزیینی داشت. اگه عکس باغمون را دیده بودی که ... یعنی اگه بقیه مخصوصا عارفه دیده بود که...بی خیال

نیلوفر دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:43

هااااااااااااااااان
بعدشم،ای امیروفسکییییی!یعنی اون عکس باغتون نبود؟؟؟یعنی اینقدر باغتون داغون شده که به جا عکس خودش عکسای تبلیغاتی میذاری؟؟؟خوب معلومه دیگه!وقتی تو باغو آبیاری کنی وضعش بهتری این نیمیشد دادا!!!هر چقدم که آشپزیت خوب باشه

نیکولف جان
من اگه عکس باغمون را بگذارم که شماها دوست دارین به جای یکبار ،جلسه هفتگی بذراین تو باغ ما
اصن آره همونه که تو میگی. من نه باغداریم خوبه نه آشپزی

علیرضا دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 13:09 http://www.ghasedak68.blogfa.com

صلوااااااااااااااااااااات بفرستین آقا صلواااات...
چدونس با هم میزوکین؟؟؟؟(درست نوشتم آیا؟)
امیر هیچ جا نمیره...چون من کارش دارم اینجا...هیشکی رو هم به مهمانی قبول نمیکنه..چون من بازم کارش دارم اینجا....شیر فهم شد؟؟؟

بلــــــــــــــــــــه
اصن همین که علیرضا گفت
اللهم صل علی ...

عارفه دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 14:30 http://ashianeye2.blogsky.com/

برای حامد بد نیست تو رو ببینه بلکن یکم از تو یاد گرفت ولی همینمون مونده دیگه مامانمون تو رو بخواهد بکوبه تو سرمون بگه از امیر حسین یاد بگیر !!!!! فک کن .
اخ نیلوفر جون بوووووس . یعنی با تشکر از این حمایت های به جات. چشم هماهنگی هایش با من . چون از جیب امیر یه جا می برمتون کیف کنید.یعنی امیر جون دعا کن من نزدیکی های اصفهان پیدام نشه اون وقت حسابی از خجالت هم تو هم علی رضا در می آیم. نه امیر هم باغداریش خوبه هم آشپزی قشنگ ما رو می بره باغشون بهمون ناهار هم می ده . بچه حرف گوش کنم هست می گه چشم. تازه می خواهم مخ مامانم رو بزم باستان شناسی اصفهان بزنم بعد هفته ای یه بار جلسه می گذاریم همون باغتون
علی رضا وقتی من هنوز نیومدم نظر بگذارم چی چی رو صلوات بفرستین؟

باشه. زین پس ما خودمان را به بعضی ها به صورت گلچین نشان می دهیم و برای جلو گیری از چماق شدن خویشتن را از بعضی ها مخفی می نماییم
علیرضا !!!!! عارفه داره میاد اصفهان....من دارم میرم زابل! کاری نداری

نیلوفر دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:02

قربونت برم عارفه جون:)حالا که تو میگی آشپزیش خوبه باغداریشم خوبهههه،باااااشه....اگرچه بلد نیست چجوری باید با خانومای محترم برخورد کنه!!!ولی به خاطر آشپزی خوبش و بزرگواری خودمون و باغشون! می بخشیمش،هووم؟؟؟
علیرضا تو چیچی میگوییی؟؟؟خودتما می بریم،چی فکر کردی؟؟؟؟

آیکون حالت تهوع از این همه قربون صدقه یکدیگر رفتن خانم ها برای هیچ و پوچ

خانومای محترم؟!؟!؟! والا این دو تا کلمه به هم نمی چسبه...ژانر تخیلی میشه!
یا خانوم داریم یا محترم

علیرضا دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:42 http://www.ghasedak68.blogfa.com

بوووووس؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
هی وای من....تو معابر عمومی جلو این همه مرد و زن بووووس؟؟؟؟نوچ نوچ نوچ....خیلی زشته..واقعا خیلی زشته...
صلوات بفرستین یعنی کسی دیگه بعد من نظر نده..حالا بماند که دوتا آی کیو اینو متوجه نشدن و بعد من دوباره کامنت دادن
عارفه بیاد اصفهان اصفهان کجا بره؟

می بینی علیرضا این ها ( همین ها که فکر می کنند لیدی هستند!) در این ماه عزیز از چه کلماتی استفاده می کنند...
بیچاره اصفهانی که .....ولش کن .
میگم باید بریم صحبت کنیم رشته باستان شناسی فقط پسر بگیره. والا. جلوی ضرر را از هر جه بگیری منفعته

نیلوفر دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:13

علیرضاجان،خودتو نشمردی؟؟؟سه تا!!!با خود مدیر وبلاگ چهارتا!اولا
دوماااا،شما چشاتو درویش کن نبینی!!!برات بدآموزی داره..البته اگه شما بلد نباشی !!!!!!!!!!
سوما!!!من که تا حالا اولی و سی امی و اینا رو نزدم به نام خودم!حداقل افتخار چهلمیش نصیبم شد خدا رو شکر!

نیکولف جان....این چند تاست؟!

arefeh دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 16:46

Manam huzur darama vali har moghe farsi tunestam benevisam miharfam

بله...
خواستی بیای دست از خسیس بودنت بردار

علیرضا دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:47 http://www.ghasedak68.blogfa.com

من موندم اون موقع که ما کنکور دادیم اصفهان باستان شناسی نداشت...حالا از کجا دراومده رو نمیدونم؟؟
زابل؟؟؟سه تا بلیط بگیر من و زنمم میایم...

آآآآآه امیر جون قربونت برم..بووووس( اداشم دربیار...)

والا علیرضا یا این رشته هاشون
منم قربونت برم علی جووون...بوووووس

arefeh دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 18:31

Shans ovordi amir alan june kal kal bahato nadaram va bayad beram birun vagarne dashtam barat agh

حیف شد چون من را به سنت هر ساله شب از خونه میندازنم بیرون و نت ندارم
شماها بعد افطار بیفتین به جون هم

عارفه سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:17 http://ashianeye2.blogsky.com/

اااا دقیقا داشتم دیروز فکر می کردم چه روزی از ماه رمضون مامانتون مراسم داشتن شما هم پرت می شدی (مدل مهران مدیری) از خونه بیرون که خدا رو شکر خدا ما رو تو خماری نگذاشت.
هه مطمئنی نمی خواستی بری کابل؟ اره می دونی من فقط به خاطر تو اخه می خواهم اصفهان هم بزنم الان که فهمیدم می خواهی بری کابل کلــــــــــــــی ناراحت شدم .وای وای.
اخ نیلو جون بعضی ها ابراز علاقه ی ما حسودیشون شده. دچار کمبود محبت شدن. علی رضا خب تو هم یکم به امیر توجه کن.
علی رضا جون اون عمه ی من بود تو کامنتدونیش ماچ و بوسه راه انداخته بود؟
علی رضا ببین امیر چی می گه. می گه با این رشته هاشون ببخشید ها که خود علی هم انسانی بود. علی واقعا نداره؟ می تونی برایم بپرسی؟ چون یکی می گفت شیراز و اصفهان هم دارن. من هر جور شده حتی یه شهر دیگه فقط می خواهم باستان شناسی بخونم .
اگه بپرسی بهم بگی ممنون می شوم. یعنی شهر به اون بزرگی باشتان شناسی نداره؟ اصلا تو کل ایران فقط دانشگه تهران داره می خواهم بدونم؟ اه
اااااااین نظر رو دارم از 11:15 می نویسم هی یه جمله می نوسم یه ربع با مائده فک میزنیم می خندم. دوباره می آیم یه چیزی بنویسم دوباره حواسم پرت می شه.

واقعا دغدغه ذهنی بچه های مردم اینه که کی خونه ما مراسمه!!!
باشتان شناسی؟! شما همون تهران بمون. هر رشته ای هم میخای بزنی تو همون تهران بزن که اینطور که بوش میاد جنبه بقیه شهر ها را نداری! میاد معتادی چیزی میشی رو دستمون می مونی

نیلوفر سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 00:41

والا امیروفسکی!اگه منظورت از "این"مزه و نمک خودته که بی نهایته،اصلا قابل شمارش نیست جانم
عارفه؟؟؟شایدم عمه من بوده تو کامنتدونیش تو این ماه مبارک از الفاظ قبیحه استفاده کرده!!!والا!حتی نمی تونم بگم چییی
در ضمن،امیرحسین ما اینقده باوفاییم!تو زابل که هیچی،اون سر دنیا هم که بری تنهات نمیذاریمم!(البته تا قبل اینکه دست پخت تورو بخوریم!)
آخیییی!یعنی انداختنت بیرون

نیکولف جان با اون بی نهایت گفتنت مشخص شد هنوز از لحاظ بصری مشکل داری
تو که ور دل خومدن تو همین اصفهانی. مشکل اینه که اگه عارفه هم بیاد اینجا من نمی دونم اصفهان از دست شماها کجا باید بره
دست پخت من را هم می تونید ببینید ( نه اینکه بخورید) دو شب دیگه از دست پختم رونمایی میشه

غزل چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:31 http://ghazal777777.blogfa.com

من انقده دعات میکنم که اومدی این لینکهای وبلاگت رو یه جوری کردی که هر که بروز بشه بیاد رو(گوگل ریدر اینه یا یه چیز دیگه است؟). خدا خیرت بده بیا این لینکهای منو هم بزار تو لینکات تا من دیگه راحت هر روز فقط به وب تو سر بزنم ببینم کیا به روز شدن خیر ببینی از جونیت

شما لینک های مورد نظرتون را بگید من میگذارمشون تو لینکدونیم
اینجوری بقیه با وبلاگ هایی که شما می خونید آشنا میشند

علیرضا چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 http://www.ghasedak68.blogfa.com

راست میگه غزل بانو...منم اول وب تو رو باز میکنم از وب تو میرم به بقیه سر میزنم...
حالا اگه قراره لینکای غزل بانو رو لینک کنی براشون اینجا مال منم لینک کنی بد نیست...ماه رمضونیه ثواب داره.مخلصیم

تو دیگه چی جی میگوی؟!
تو هم لینک های مورد نظرت را بگو تا بگذارم

عارفه چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:15 http://ashianeye2.blogsky.com/

نه بابا باید بخوریم ببینیم طعمش چه جوریه . زرنگی امیر خان.
پس من چی؟ ولی من یه ایده ی دیگه دارم.
من فقط فکر اینم ماه رمضون حوصله ات سر می ره سرگرم شوی می تونی مثلا این کد هایش بسازی برایم مثل اون دفعه من بگذارم تو وبلاگم. چون خیلی علاقه مند بودی ها. می دونم عاشق کار های خیر خواهانه ای گفتم.
حالا سکته نزن بابا شوخی کردم. نترس.

کد چی؟!؟!

علیرضا چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:53 http://www.ghasedak68.blogfa.com

من تموم لینکای وبم مورد نظرن....

شما هم مثل اینکه به روح اعتقادی ندارین

عارفه پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:23 http://ashianeye2.blogsky.com/

بزن زنگ رو پنجاهمی
مگه نگفتی باید یه سری کد وارد کنی تا این جوری شه؟
الته امیر یادته یه بار گفتی در پشت هر شوخی حرف جدی نهفته است.


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد