ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اوایل تابستون توی این پست گفتم که قراردادی بستم و کار ترجمه ای را قبول کردم. اول قرار بود کار ترجمه تا پایان مرداد تحویل داده بشه. بعد شد آخر شهریور و بعد هم افتاد به مهر...امروز 25 آبان است و همین الان آخرین فصل از ترجمه را هم فرستادم. تو این مدت روزهایی بود که حدود 15 ساعت پشت سیستم بودم و کار میکردم و البته مدتی هم در شهریور به خاطر آزمون ها و پروژه ها و مقاله ها نتونستم وقت زیادی برای ترجمه بگذارم.
دوستی که با اون قراداد بستم ، میخواهد کتاب را به نام خودش و به عنوان تالیفی ( و نه ترجمه) چاپ کند . به این خاطر باید مثالهای کتاب را با مثال های ایرانی جایگزین کند. برای همین هم خیلی عقب تر از من است و هنوز در فصل های دوم سوم مونده... کمی نگرانم که دست رنج من به چاپ نرسد. گرچه من طبق قرارداد هزینه ترجمه ام تا اینجای کار را گرفتم اما خب اینکه کتاب چاپ بشه ( حتی اگر اسم من نه روی جلد باشد و نه در قسمت تقدیر و تشکر) باز هم می تونم خوشحال باشم کاری انجام دادم که ماندگاره...
امسال خیلی تغییر کردم. سطح اهداف و آرزوهام خیلی بالاتر رفته و از ابتدای سال دنیای جدیدتری رو به روی خودم می بینم.
خسته نباشی افرند.ایشالا همیشه موفق باشی.پله های ترقی رو هم با اسانسور ازش بالا بری.:-)
ممنون
البته تو هم به شدت آدم موفقی هستی...موفقیت بیشتر از اینکه زودتر از کامنت های تبلیغی تونستی کامنت بگذاری؟
سلام وب خوبی داری
خوشحال میشم بهم سر بزنی آپم
اگه با تبادل لینک موافق بودی بهم خبر بده
به امید دیدار...
موافق نیستم...والا...
آخه این اسمه برای وبت گذاشتی؟!
اره دیگه در شرایطی ک کتابخونه هم هستم سرماخورده و انگشت شصت راستم پانسمان خخخ :-| در مورد ناهارم تشریف بیارین.هرغذایی دوست دارین سفارش بدین درست کنم خوبه؟
باید غذاها یکی باشه تا بتونیم نمره بدیم و برنده را مشخص کنیم
پس قیمه دیگه؟واقعا میاین؟؟بچه ها هرکی خواست بیاد ثبت نامش کن.خبر بده تعدادو بگو بدونم چقدر باید درست کنم!
یعنی چی واقعا؟1 من الان خونه علی ام!! :))
هنوزم میگم از پا قدم من بود ..!
بر منکرش لعنت!! :)
خوب من جدی گفدم میاین! :-D 1 یعنی چی؟اخی باور کردم اقا امیرحسین الان از خونه علیرضا نت اومدی!:)) چرا من امروز درس نمیخونم :-(
برای این درس نمی خونی که استرس مهمونی فردا را داری :))
نیست خیلی شماها پایه این و میاین!
:))))
اینجا چ خبره؟
فافا قراره مهمونی بده؟:))))
*ایشالله موفق باشی همیشه;)
آره...قراره...!
ممنون :)
چقدر حس خوبیه که سطح اهداف و موفقیت هات بالا بره :)
موفق باشی همیشه امیر جان
نیلو؟!
موفق باشی
:)
چرا بعد از اون همه زحمت اسمی از تو نیست؟ ترجمه کار خیلی سختیه. بی انصافیه این کار...
از اول قرارمون همین بود... تو کامنت های اون پست توضیح دادم
شما دیگه بهتر می دونی چقدر سخته :(
خلاصه یادتون باشه دعوت کردم کسی نیمد.یادمه ماه رمضان اوضاع مهمونی کساد بود اکثرا دلمون مهمونی میخواست حالام چندماه بعدشه ها.دلیل درس نخوندن تعطیلات چند روز بود ک ب دهنمون مزه کرده بود:-|
کی نمیاد؟
ظهر اونجاییم
بله خوب...من که خودم خونه نبودم ولی گزارشایی که به دستم رسید حاکی از خورده شدن ده عدد انگشت دست های امیرحسین همراه با غذای خانومی بود
همون اولی که در مرودش باهام حرف زدی خوشحال شدم و دعات کردم که همین جوری پشت بند این ترجمه ترجمه های دیگه ای برات جور بشه و تو این کار به موفقیت های بیشتری برسی....انشالله که چاپ میشه و انگیزه ای میشه برای رسیدن به آرزوهای بالاترت
همون قسمت که تو نبودی خوب بود :))
ایشالا
فافا منو دعوت کن میاما
شاید بچه های جهانگردی (خودمان را میگویم ) :))) هفته دیگ دروازه شیراز تو یکی از آژانس های مسافرتی اومدیم .. ناهارمون با تو :)))))
+ ایشالا هر روز موفق تر از دیروز باشی آقا امیر :)
ممنون :)
موفقیت شما آرزوی ماست
(انجمن حمایت از دوستان بلاگستانی
)
با تشکر فراوان :)
خلاصه من دیشب قیمه درست کردم واسه ناهار بردم کتابخونه سند و مدرکشم تو وبم هست عکسشو گذاشتم
:)
بعله همچین ادم پایه ای هستم
از روی عکس که نمیشه مزه را تشخیص داد :))
اینم هشتمین کامنت من تو این پستت :|
دیگه تا 15-16پست بعدی سهمیه کامنتم تموم شده
:)