افرند
افرند

افرند

فرشاد را بعد از شش هفت سال، به طور اتفاقی در سوپرمارکت نزدیک محل کارم دیدم، دقیقا شبیه ده پانزده سال قبل بود. نه تغییری در صورت، نه تار سفید در موها، نه تغییر در سبک و سیاق رفتار

در بین ما، بیشترین استعداد را داشت، اما همانند بسیاری از دیگر با استعدادها، یاغی بود. بگذارید از فوتبالیست ها برای فهم بهتر موضوع کمک بگیرم. در ایران، معمولا بازیکنان بااستعداد و خلاق، خیلی اهل سازگاری و کوتاه آمدن نیستند. علی کریمی  و خداد عزیزی نمونه هایی از آنها هستند. یا حتی همین مجتبی جباری که در سکوت و ار سر ناچاری از فوتبال خداحافظی کرد. اما در دیگر کشورها روند این گونه نیست. فرانس بکن باوئر، پست مدیریت عالی می گیرد و مسی و رونالدو با همه استعداد و یاغی گری که دارند، از چارچوب ها خارج نمی شوند و به رستگاری می رسند.

اما فرشاد در هیچ چارچوبی باقی نماند. امروز که از حال و روزش سوال کردم، گفت فعلا بیکار هستم و از همسرم هم طلاق گرفته ام. به شوخی گفتم چقدر تحولات عمده ای داشتی!

به نظر نمی رسید که برنامه خاصی برای آینده داشته باشد، شاید ادامه همان یاغی گری، ادامه لجبازی با روزگار، ادامه بی خیالی...

نظرات 2 + ارسال نظر
شب نم سه‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 18:22

روز ت مبارک امیر حسین ...

ممنونم

عارفه دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 03:42

امیر الان که اومدم برات کامنت بذارم گریه ام گرفت چندین ساعته دارم بین خاطرات گذشته ام تو وبلاگ چرخ می زنم و باورم نمیشه چه قدر زود گذشت از روزنامه نگاری فارغ تحصیل شدم مدت هاست کلاس سه تار میرم و یادتمام دلگرمی های تو افتادم برای یادگرفتن موسیقی من خیلی خیلی یادت می کنم یاد تو علیرضا شبنم این که از هم دور شدیم و بستر وبلاگ تقریبا به فراموشی سپرده شده مهم نیست مهم اینه یادتون باشه من تا وقتی هستم هیچ وقت شماها رو فراموش نمی کنم و همیشه براتون یه عالمه انرژی مثبت و دعا رهسپارتون می کنم هیچ وقت دوستی و رفاقتی که در حقم کردی و یادم نمیره امیدوارم اوضاعت خیلی رو به راه باشه رفیق به علیرضام سلام منو برسون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد