افرند
افرند

افرند

تقریبا بیست روز بود که دستمون بند بود
در تدارک شب یلدایی بودیم، که بدتین خبر سال بهمون رسید و هممون عزادار شدیم.

هنوز به مراسم هفتم نرسیده بودیم که حال پدرم بد شد و یک هفته در بیمارستان بستری شدند

اواخر هفته قبل هم حال خانومم بد شد و دکتر و دارو  دوباره مهمان ما شد

در این بین حال خواهرزاده خانومم هم بد شد و اون هم در بیمارستان بستری شد و هنوز هم که هنوزه دستشون به دکتر بنده...

در این مدت هر 72 ساعت یا 48 ساعت، یک بار وقت خواب داشتم، اون هم برای چند ساعت... قیافه به شدت داغونی پیدا کردم 


با تمام این اوصاف، خدا را شاکرم.... به خاطر سلامتی افراد خانواده ام...

فوت دایی ام هم حکمت خدا بود... ما هم راضی به قضای او


ممنونم از دوستانی که تسلیت گفتند...

نظرات 4 + ارسال نظر
شب نم دوشنبه 13 دی‌ماه سال 1395 ساعت 09:37

ان شا الله هر چی خیره برامون اتفاق بیفته .

خدا رحمت کنه داییت رو .روحشون شاد .

دل آرام جمعه 17 دی‌ماه سال 1395 ساعت 08:48 http://delaramam.blogsky.com

روحشون شاد باشه و امیدوارم افراد خانواده همیشه سلامت باشن و دستتون به شادی و جشن بند باشه

فافا شنبه 18 دی‌ماه سال 1395 ساعت 14:01 http://aroosak-f86.blogfa.com

سلام.
روح داییت شاد.
خداروشکر بقیه اتفاقات بخیر گذشته.
سلامت باشین کنار هم دیگه.

صبا چهارشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 10:12

09360932557

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد