ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بعضی از روزها برای من نحس هستند
در این روزها سلسله ای از اتفاقات ناخوشایند پشت سر هم رخ میده
و هیچ کاری نمیشه کرد
غیر از اینکه منتظر بشم روز تمام بشه
چهارشنبه هفته قبل هم که عازم دانشگاه شدم
یکی از همین روزها بود
بعضی روزا اینطوری ان....آدم فقط باید صبر کنه تا تموم بشن....بعضی وقتا فقط یه صبح تا شب طول میکشه و بعضی وقتا چند روزی تو رو درگیر خودشون میکنن....
از من وسط شب شروع شد!
اینکه از وسط شب شروع شده رو میفهمم ولی اینکه تو چرا همیشه وسط شبا بیداری رو اصلا نمی تونم هضم کنم...
شب هایی که تو راه هستم اصلا نمی خوابم!
در ضمن اصلا نمی تونی تصور کنی وسط شب چه بلایی بر من نازل شد!
چهارشنبه چه اتفاقی افتاده آیااااااااااااا؟؟!!!!
چند وقت پیش کتابی خوندم که خیلی بهم کمک کرد ..
نویسنده در یک قسمت یک متنی آورده بود و خواسته بود که اون رو حفظ کنیم و روی چند برگه بنویسیم تا همیشه جلو چشممون باشه ..
منم اینکار رو کردم ..عجیب جواب میده وقتایی که به قول تو نحس هستن..البته باید به تمام گفته هاش عمل کنی تا این یکی رو هم قبول داشته باشی .
متنش این بود :
اتفاقاتی که در زندگی من رخ میدهند فرصت عمل هستند .آنها به وجود آمده اند تا به من سود برسانند .بنابراین من میتوانم با بهره گیری از آنها قوی شوم و آگاهی و هوشیاری کسب کنم ..
خیلی اتفاقات!
چه کتاب خوبی ! :))
اما خب بعضی وقت ها هم آدم روی یک مود دیگه است
گاهی وقت ها این روز های نحس می شود یه ماه از زندگیت
وقتی این قدر طولانی شد.
کم کم می پلاسی و بقیه وقتی می فهمند که زرد شدی و دیگه به دردشون نمی خوری.
اون وقت ولت می کنن. درست مثل گلدونی که درست وقتی یادت می افته که اون هم هست و نیاز به یه کم توجه داره که دیگه زرد شده و به درد نخور پس می اندازیمش دور .
الان تو پلاسیده شدی؟!
کلن ی وقتایی ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند که اوقات اونجور که باید نباشه.
اوهوم