روزانهها
همهپیوندها
- چکاوک
- چکاوک جدید
- جوگیریات
- نوشته های قلقل السلطنه
- دنیای دل آرام
- روزهـــــــای یـــــک عمــــر
- نگاه های ِ روزانــــه ی منــــــــ
- یک دل تنگ که دوست داره حرف بزنه
- لرمانتف
- در سایه سار تنهایی
- پرسه چی
- تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
- زنبور گاوی
- هدف بزرگ من
- خدا بزرگه!
- برای تو که همیشه ام هستی...
- برای فردای حافظه ام
- یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار
- سرمایه گذاری با 100 هزار تومان
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
تقویم
اردیبهشت 1400| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آمار : 295155 بازدید
Powered by Blogsky
چوپان با شعور
دیروز در خبرها اومده بود " دامداری که از پلنگ ایرانی انتقام نگرفت". اصل خبر این بود که وقتی این دامدار لر گله اش را برای چرا به دشت می برد مورد هجوم یک پلنگ قرار می گیرد. این چوپان گر چه تفنگ داشته اما شلیک نمی کند و شاهد کشته شدن 44 راس بز در گله اش می شود.
وقتی خودم را جای این چوپان می گذارم و تصور می کنم در حالی که گله ام را ( که قاعدتا با بیشتر بزها و گوسفندهای گله ارتباط عاطفی هم دارم) به سمت دشت می برم، مورد هجوم پلنگ قرار بگیرم، مسلما تفنگم را به سمتش هدف می گرفتم و هر چه تیر داشتم شلیک می کردم. در اون لحظه بی خیال پلنگ ایرانی و گونه در حال انقراض و محیط زیست و اینها می شوم. اما این چوپان این کار را نکرد...
بچه که بودیم درس " چوپان دروغگو" را مدام برایمان تکرار می کردند . آنقدر که در ذهنمان ثبت شده بود که چوپان دروغگوست. بزرگتر شدیم و دیدم درغگویی در جامعه شهری است نه در جامعه روستایی...کاش شعور هم در جامعه شهری هم به اندازه روستا بود...راستی آن درس هنوز در کتاب های دبستان تدریس میشه؟! اگر هست کاش آن را با درس "چوپان با شعور" عوض می کردند
امیرحسین
دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 11:03
درود بر دامدار ِ " لُر "
درود بر دامدار با شعور
{ آیکون ِ‌به خود گرفتن }
پستتون عالی بود. در مدارسی که جدول ضرب با ماشین حساب تدریس می شه حتمن ادبیاتش با ورژنهای جدیدتر به دانش آموزان یاد داده میشه
ممنون
اوهوم
تصمیم گیری در اینجور مواقع سخت هست ...
آفرین بر او ..
اوهوم
سلام امیر حسین جان
از کجا معلوم که تفنگش خالی نبوده !
(البته مزاح نمودم )
آن درس چوپان دروغگو نیز حذف شده(چون در جامعه دروغگویی کلا ریشه کن شده !) و به جایش چوپان راستگو جایگزین شده است و اصل داستان هم به موضوع دیگری پرداخته شده .
چون من خیلی کتاب های درسی را پیگیری میکنم از کلیه تغییرات باخبرم
سلام
چه خوب که حذف شده
حالا شما چرا مدام پیگیری میکنی آیا؟
واقعی بود؟
همه زندگیش رو که خورد
آره...البته گله بزرگی داشته و به اداره محیط زیست خبر داده...شاید اونها قسمتی از خسارت را جبران کنند
چ خوب که هنوز ی همچین آدمایی هستن
باریکلا به آقای چوپان...
شما بگو چی چی حذف نشده تا اونو بهت بگم .. والاااا :|
جدی همه چی حذف شده؟!
خوشم میآد
پست اینجوری میزاری میزاری درود بر جوپان فداکار
میزارم میزارم :)
یعنی واقعا وایساد تا 44 تا گوسفنداشو خورد؟؟!.واقعا انقد فشار تصمیم روش بوده نگرانش میشم..
من جاش بودم نه مثه تو به آبکش کردن پلنگ فکر میکردم نه مثه اون به این راحتی از خون 44 تا گوسفندی که مسئولیتشون با منه میگذشتم.کلی راه وجود داشت.اصولا تیر هوایی اولیشه.
یا تیر تهدید که بغل پای پلنگه خالی کنی.
خلاصه کلا من خوشم نیومد از کارش.
از همون اول شروع به ایجاد سر و صدا کرده و همین سر و صداها پلنگ را فراری داده
یعنی 44 بز باید قربانی یک پلنگ میشدند؟ این چه استدلالیه؟
استدلال منطقی و بنا به عقل و خرد!
خیلی واضح و مشخصه...
با گوشی کامنت گذاشتم ندیدم بعد ثبتش کردم
سلام مجدد
پیگیری من از این بابت است که می بینم واقعا هویت فرهنگی ما درحال نابودی است و آموزش پرورش هم خواسته و ناخواسته ره به ناکجا آباد می برد و معلوم نیست که فرزندان ما در آینده از پیشینه ی تاریخی خود چقدر آگاهی داشته باشند ؟ الان تلاش زیاد می شود که تمدن چند هزار ساله ی ما را از بین ببرند و شروع تمدن ما را از زمان حمله ی اعراب به بعد قلمداد کنند !!!
بیچاره فردوسی که باید شاهنامه اش را بدهد به قصابی محل !
ای بابا
آخه چرا این کار را میکنن؟!
سلام چوپان دروغگو حذف شده
به جاش چوپان درستکار گذاشتن که به قصه ریختن اب توی شیر توسط صاحب گله است و در واقع چوپان کار نصیجتش رو انجام میده....
داداشم دوم دبستانه واسه همین می دونم