افرند
افرند

افرند

گل سر


همان اول کار که نشست تو اتوبوس ، صندلی اش را به حالت خوابیده در آورد و از آن جهت که صندلی اتوبوس های این شرکت فاصله کمی با هم دارند ، صندلی و ایضا سر ایشان تا زیر چانه من آمد. مثلا بلیط VIP  گرفته بودم که جا باز تر باشد و راحت باشم. اما خب دختر صندلی جلویی احتمالا خیلی خوابش می آمد که سریع صندلی را خواباند و چند ساعتی خواب بود. من طبق معمول در اتوبوس خوابم نمی برد و کتاب می خوندم. وقتی نزدیک های اصفهان رسیدیم، دختر جلویی کم کم از خواب بیدار شد اما همچنان صندلی اش به حالت خوابیده بود. نمی دانم حواسش نبود یا حواسش بود! یا فکر کرد هوا که تاریک می شود بنده کور می شوم یا هر چی...در هر حال شال اش را برداشت و با دو دست موهایش را دسته کرد و گیر سرش را چِپاند در بین موهایش. من نمی دونم گیرسر به این بزرگی کجا رفت و موهایش به کجا بند شد و کلا چی شد. فقط چون این اتفاقات زیر چانه من رخ می داد به صورت Full HD  و سه بعدی نظاره گر بودم...!

نظرات 19 + ارسال نظر
عارفه سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 00:22

شما خجالت نمیکشی؟باید چشم هات و می بستی بعلهههه. حالا می گم دختر اگه خوب یود اقدامی چیزی
این اخرین نظر من فعلا صدام و می شنوین چون الان مامانم بالا سرم وایساده و گوشی رفت تا کنکور .

یعنی دیگه رفتی؟ مطمئن باشیم :))

ناهید سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:44

من ک درست نفهمیدم چجوری دختره تا زیر چونه ی تو اومده!!!:/
کاش یه عکسی میگرفتی..قابل درک میشد واسمون..

تا حالا تو اتوبوس بین شهری ها ننشستی؟ یکبار امتحان کن :))

لرمانتف سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:46 http://kakestan.blogfa.com

نه خواب
نه حواس پرتی
نه گمان به کوری کسی
رسماً مقداری کِرم داشت ،‌که ریخت و خودش را سبک نمود

جدی؟ ای بابا...

لرمانتف سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:49 http://kakestan.blogfa.com

تازه یه چیز ِ‌جالب تر ..
اگه روی صندلی ِ‌جلوی این خانوم نشسته بودی ، دستاش رو قلاب می کرد روی صندلی ِ‌جلو یعنی دقیقاً پشتی ِ‌صندلی ِ‌شما و در صورت ِ‌اعتراض ِ‌شما هم ، اظهار می داشت که عادت دارد به این نوع ِ‌خواب :))

والا...با این نون هاشون :))

شبــ نم سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:18

گیره ش چه رنگی بود؟!

تیره بود
دیگه چی؟! :)

مریم سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:57 http://najvaye-tanhai.blogsky.com

دقت کردی چن روزه داری خاطرات جاده ای و اتوبوسی و بلیط و صندلی و .... می نویسی؟؟؟
درست از همون تصادف وحشتناک اتوبان قم تهران این پروسه بیشتر شد
حالا ولش کن اینو
گلسرش چ شکلی بود امیرحسین؟؟؟
در ضمن مگه تو تنها نامحرم توی اتوبوس بودی؟؟؟

البته بگم من زیاد از این حالتها که بی خیال روسرشون رو میندازن روی دوششون و میخوابن دیدم توی اتوبوس

برای اینکه چند روز در هفته در سفرم!

من از کجا بدونم چه شکلی بود ؟! :))

نیلو سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 15:14

چشاتو درویش کن داداااااچ

مشکل از جای دیگه است آبجی

الی سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 18:10 http://khooshegandom.blogfa.com/


حکایت گل سر و مسکن مهرو نشنیدی جناب؟!

نه نشنیدم
چی هست؟

الی سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 18:15 http://khooshegandom.blogfa.com/

من هم اکنون دعوت می کنم ازتون که به وب منم تشریف بیارین آقای امیر حسین.
دوس دارم دوستیمون متقابل باشه.
اما خب از طرفی هم احتمال می دم که شما نمی خوای محدوده ی دوستانتون رو بزرگترش کنین که دیگه قضیه ش فرق می کنه.(لبخند)
ایکن ها اصن به دل نمی شینن...

چرا احتمال میدی که دوست ندارم محدوده دوستانم بزرگتر بشه؟!
سر میزنم :)

الی سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 20:50

خب از رفتارت ب درست یا غلط حدس زدم‏!‏ اینطور نیست‏!‏؟ :-‏)‏ گفتی گل سر بزرگ‏!‏ میگن دیگه از کلیپس گذشته، بضی دخترا در حال ساخت مسکن مهر رو سرشون هستن‏!!; ‏-‏)‏

به درست یا غلط؟!!!

از اون لحاظ :))

ناهید سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 21:09

نه سوااااااااااار نشدم!!

واجب شد امتحان کنم مث اینکه
راستی من انقده از این گیره ها بدم میاد..خیلی زشت میکنن قیافه رو!!

امتحان کن :))

ناهید سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 21:16

کجا برررررررررررم آخه؟؟؟

اون دیگه مشکل شماست :)))

فافا سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 22:44

ای بابا عارفه راست میگه اگه دختره خوب بود یه اقدامی چیزی!

برو خداروشکر کن یه دختر افتاده جلوت والا اگه شمارو برق میگیره مارو چراغ نفتی میگیره بعله

استغفرالله این کلیپسام قضیه ای شده ها حتی میگن سابقه داشته دختر با کلیپس تو ماشین جا نشده

شما را قراره چی بگیره؟!؟! تعارف نکن :))

سارا سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 22:45 http://rade-paye-shab.blogfa.com

این جماعت چون حجم زیادی مو دارن نمیتونن از گل سرای معمولی استفاده کنن بعله

الان یعنی دلیل موجه آوردی؟! :))

الی چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:19

سلام، پس چی‏!‏؟ بی خیال:-‏)‏

دل آرام چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 http://delaramam.blogsky.com

خب شاید برای بعضیها احترام به حقوق دیگران هنوز در حد همون سطرهای توی کتابها و شعارهای ف.بوکیشان باقی مونده.

لیلیـــــــ چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 17:04

راحت باش امیر یه نگاه حلاله... تقصیر شما نبوده خانوم کوچولو خواسته خودی نشون بده ... :))

عارفه چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 18:04 http://ashianeye2.blogsky.com/

اخه شما ها که دلتون تنگ می شه چرا دوست دارین جور دیگه وانمود کنین ؟
گوشیم رفت خودم که هستم.

فافا چهارشنبه 10 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 19:19

گفتم که همه رو برق میگیره منو چراغ نفتی....

از بس بدشانسم دیگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد