روزانهها
همهپیوندها
- چکاوک
- چکاوک جدید
- جوگیریات
- نوشته های قلقل السلطنه
- دنیای دل آرام
- روزهـــــــای یـــــک عمــــر
- نگاه های ِ روزانــــه ی منــــــــ
- یک دل تنگ که دوست داره حرف بزنه
- لرمانتف
- در سایه سار تنهایی
- پرسه چی
- تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
- زنبور گاوی
- هدف بزرگ من
- خدا بزرگه!
- برای تو که همیشه ام هستی...
- برای فردای حافظه ام
- یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار
- سرمایه گذاری با 100 هزار تومان
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
تقویم
اردیبهشت 1400| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
حساب نسیه نداریم. لطفا سوال نفرمایید
ابتدا فکر می کردم فقط " مارال ستاره " این مدل را پیاده کرده. بعد دیدم " مارال مهتاب " و "آفتاب " و " عرشیا" و خلاصه تمام استراحتگاه های بین راهی شبیه یک اپیدمی این کار را انجام داده اند.
روش کار هم به این صورت است که شخصی درون یک دکه بیرون سرویس بهداشتی نشسته یا اینکه دم درِ ورودی میز و صندلی گذاشته اند و مسئولی در حالی که ماسک به صورت دارد نشسته و هزینه عملیاتتان را نقدا می گیرد. فقط کم مانده بپرسد چی داشتید تا چرتکه بیندازد و حساب کند صورت حسابتان چقدر می شود.
البته خوشبختانه هنوز اینطور نشده و هزینه به صورت مقطوع 200 تومان می باشد. چه اینکه فقط آبی به صورت بزنید یا اینکه بخواهید وضو بگیرید و چه اینکه نیم ساعت کارتان طول بکشد. مهم نیست. مهم آن 200 تومان است.
از شما چه پنهان از وقتی به شیوه شوم ابن ها پی بردم قبل از حرکت و در مبدا کلیه فعالیت های لازم را انجام میدهم تا لازم نباشد این 200 تومان ها را بپردازم. ( به اصفهانی بودنم ربطی ندارد! ) تا حالا هم کلی جلو افتاده ام و این پول ها را جمع کردم و در بورس سرمایه گذاری کردم. والا ... با این سرویس بهداشتی هاشون...
می بینید ... با چه کارهایی که نمی شود پول پس انداز کرد...!!!
سلام
وبلاگ خوبی دارین.
خواستی تبادل لینک کنی خبرم کنم.
مرجع عکس متحرک.
http://www.irangif.ir/
اینکه میگن: «ایرانی می تواند»، اشاره به یه همچین مواردی داره.
من چند وقت پیش، به یه همچین موردی برخوردم و مسئول اونجا خیلی وظیفه شناس بود از قضای روزگار. ترحم توی کارش نبود.
پول نقد همراهم نبود (دریغ از یک ریال حتّی)، و اتفاقاً اونجا هم دویست تومن می گرفت، خانومه نذاشت برم داخل.
آخرش مجبور شدم یه ضامن معتبر ببرم و سند مِلکی و کارت ملّیم رو هم به امانت بذارم!
(ولی خارج از شوخی، خانومه نذاشت برم داخل و من برگشتم.)
این تجربه خوبیه که زین پس همیشه یک 200 تومانی در جیب داشته باشید
البته سوء تفاهم نشه. منظورم از «ایرانی می تواند» شما و پس اندازتون نبود.
منظورم «نشوندن ِ شخصی درون یک دکه بیرون سرویس بهداشتی» بود.
همین طرح تو خارج از ایران پیاده می شه ایرانی ها هم می روند مثل چی پول می دهند صداشون در نمی آید چون خارجه.
تو ترکیه 5لیره می گرفت. تو هند اسپانیا و لندن و ... همه همین جوری.
بابا هند و ترکیه و اسپانیا و لندن و ... رفته...بابا توریست
اونجا همه چیز در دست بخش خصوصیه. اما اینجا سرمایه گذاری ها توسط دولت صورت میگیره و قاعدتا باید رایگان عرضا بشه
قرار بود این پست عکس باشه !!!!!!!!
اونجاها که پول میگیرن امکانات هم میدن ..نه اینکه پول بدی و بعد بری یهو ببینی از هر 5 تا شیر آب
3 تاش خرابه ..یا صابونش تمام شده ......
عکسم میگذاریم. اما شاید امشب و فردا شب نشه
بابا صابون که آپشن به حساب میاد و اگه باشه باید هزینه اضافی بپردازی
می گویند : " النظافة من الایمان "
و از آنجاییکه باید در هر مسئله ی مرتبط با اسلام ، دستی داشته باشند ، این است که اینگونه می شود...
(خانواده اینجا نشسته ، بنده بیشتر صحبت نکنم بهتر است)
خاک به سر
مگه چی میخاستی بگی؟!
هه یاد با این حرفت می دونی یاد چی افتادم من کلا زیادی ولخرجم و برای دوست هایم خوب پول خرج می کنم دوستم بهم می گه مرفه بی درد داشتم فکر می کردم ببین چی شده که من !شدم مرفه بی درد .
ببین اون جاهایی که می گی رو نمی دونم ولی جایی مثل ساحل افتاب یا همین چیز ها که تو راه قزوین دست بخش خصوصی است .
بعد هم مسجد و آثار دیدنی و تحت نظر بخش خصوصی نیست. دستشویی های تو خیابون هم
جواب ِ‌کامنت یه کم بودار ِ...
می خوای یه کم اصلاحش کنی ؟ هوم ؟
اون روزی که رفتیم نمایشگاه کتاب با این پدیده مواجه شدیم.البته من در حالت عادی روزی دو بار نهایتا سه بار میرم.توی سفر به یکبار تقلیل پیدا میکنه و مشکلی ندارم.فکر کنم عوارض پر کردن فاضلاب های استانی رو باید بپردازیم.برد با کسیه که یه 24 ساعت قبل سفر نره دستشویی:)
لااقل دلش نمیسوزه.
شما احیانا با من کاری نداری؟حرفی چیزی نداری؟
خب اونها هم دارند کار میکنند دیگه.
یک بار تو یکی از همین بین راهی ها یک دختر جوون با مانتو روسری شیک ابروهای برداشته و قیافه خوب . خوب کارش همین بود. تمیز کردن دستشویی ها. چیزی نمیگفت. اما خب معلومه که باید بهش پول بدی. احساس کردم از وضعیت موجود راضی نیست. به خصوص که به زنها و دخترهای دیگه نگاه میکرد و فرقی بین خودش با اونا نمیدید. مامانم که خیلی دلش براش سوخت. یک نفرت و خشمی تو نگاهش بود.
حالا باز مارال خوبه البته یکیشو یادمه یادم نی ستاره بود یا مهتاب باقیشم توجه نکردم اسماشون چیه!
این اتوبوسا از جاده میرن بعضیاشون که عوارضی ندن بعد یه جاهایی نگه میدارن سوهان نمیدونم چی و برادران اینقدرم افتضاحه که حد نداره:)
چقدر خوبه با این۲۰۰ها جلو افتادید...
من که خودم تاحالا ۱ریال در نیاوردم ببینم چه سخته تو این وضع...
همشم دارم خرج میکنم نصفشم الکیه...
راستی سلام