روزانهها
همهپیوندها
- چکاوک
- چکاوک جدید
- جوگیریات
- نوشته های قلقل السلطنه
- دنیای دل آرام
- روزهـــــــای یـــــک عمــــر
- نگاه های ِ روزانــــه ی منــــــــ
- یک دل تنگ که دوست داره حرف بزنه
- لرمانتف
- در سایه سار تنهایی
- پرسه چی
- تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
- زنبور گاوی
- هدف بزرگ من
- خدا بزرگه!
- برای تو که همیشه ام هستی...
- برای فردای حافظه ام
- یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار
- سرمایه گذاری با 100 هزار تومان
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
تقویم
اردیبهشت 1400| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آمار : 292867 بازدید
Powered by Blogsky
کجاست دست هایی که قرار بود رو به آسمان بلند شود...
چی بگم امیر حسین
خان جان..چی بگم
...................
..................
سکوت میکنیم
................
یاحق...
گمان کردیم " یارو " دارد سخنرانی می کند در عقب ِ این ماشین ِ‌باری !
من نگرفتم جریان چیه.
ملت، چی چی رو دارن روی هوا می زنن؟
جشن دولت و صف ساندویچ و ...
ول کن اینا رو.....اینا که طبیعیه..دیدیم از اینا زیاد.....
دیشب شمام زلزله رو فهمیدی؟؟؟؟؟ما که تو خواب ناز بودیم....میگن ملت بیرون خونه ها گذروندن خیلیا.....لامصب به خونه ی ما هم نزدیک تر بوده منبع زلزله.....هر چند میگن رو گسل قم-زفره اتفاق افتاده اصن...نمیدونم.....
شما هیچی احساس نکردی؟؟؟؟
منم در خواب ناز بودم. احتمالا اتاق من از لحاظ ایمنی و زلزله و اینا مستحکم بوده که نفهمیدم
اما در حدی نبود که مردم بیرون از خونه ها بگذرونند و اینا