افرند
افرند

افرند

چیز به این شانس

حالا هم که بعد از مدت ها

یکی از افراد فامیل که آخر هفته عروسی فرزندشه

برای من کارت دعوت مجزا داده

و حتی قید کرده حضورمحترم مهندس فلانی...!

و منم دلم میخواد برم...


هیچی دیگه

شانس ندارم

دانشگاهم و نمی تونم برم...   :(

نظرات 18 + ارسال نظر
جزیره شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 19:17

چی شد؟نفهمیدم

بعد از مدت ها یه عروسی هست که دوست دارم برم اما نمی تونم
آخه برای اولین بار واسه من هم کارت دعوت مجزا دادند

جزیره شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 20:42

واااااااااااااااااایامیرحسین میدونی خط اخر پستتو چی خونده بودم؟!"دانشگاهمو نمیتونم "ببرم"
بعد میگفتم یعنی چی دانشگاهشو نمیتونه "ببره"؟؟؟؟؟؟؟؟


خب حالا یه روز کلاستو بپیچون دیگه. خجالت بکش تو دانشجوی ارشد مملکت مایی. حالا درسته ترم یکی ولی نباید مثه ترم یکیای کارشناسی رفتار کنی که

وااااااا دانشگاهمو کجا ببرم؟! شاید یکی از دانشگاهو با خودم ببرم

این ها را به کنار...سر یکی از کلاس ها مبصر شدم. این را کجای دلم بگذارم؟!

م . ح . م . د شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 21:21

مگه زن گرفتی که جدا نوشتنت ؟! آره امیرحسین ؟!

بدون شیرینییییییییییی ؟! ای اصفهانیه ... !

ینی نمیتونی بپیچونی ؟! بپیچون بابا ، برو عروسی کیفتو بکن

زن کجا بود؟! به خاطر جایگاه اجتماعی-شخصیتی برام کارت مجزا دادند!
برو یک کامنت بالاتر ببین چه اوضاعی دارم من!

فرشته شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 21:36 http://houdsa.blogfa.com

خب نرو دانشگاه...عروسی رو بچسب بابا...

دلم میخواد...اما نمیشه
18 واحد دارم...فکرشو بکن!

آذرنوش شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 21:51 http://azar-noosh.blogsky.com

والا تو شهر ما تا کسی ازدواج نکنه کارت مجزا نمیفرستن واسش

گفتم که...چون اســـاســــا من آدم با شخصیتی هستم و هر جایی نمیرم برام کارت مجزا دادن

شبـــ نم شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 22:05 http://meslenafas.blogfa.com

اینقد نگین بیا برو عروسی و دانشگاه رو ولش ...!!!
حتما دانشگاه خبرایی هست که ما بی خبریم...!!!!


اصلا این فامیلتون الکی سرت منت گذاشته .. خبر داشته تو دانشگاهی و نمیتونی بری عمدا اینجوری دعوتت کرده ...!!!

ماشاا... دانشگاه که نیست بهشته

راست میگی ها...احتمالا یه کارت اضافه داشتند و چون می دونستن من نیستم تعارف اصفهانی زدند... شیطونه میگه من هم بهشون پاتک بزنما

یک ماما با چکمه های سفید شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 23:19 http://newmidwife.blogsky.com/

ای بابا! نمیشه نرید دانشگاه؟!

اســـــاســــــا با این 18 واحد یعنی هر روز که نرم کلاس های 9 واحد از درس هام را نرفتم

فالگیر شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 23:42

سلام
یعنی چیز تو شانست با این احول!![چشمک]
یا ببُر دانشگاه رو یا ببَر دانشگاه رو!

دقیقا چیز تو شانسم
والا ... با این نوناشون

عارفه یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:00

بعله آمار دانشگاهشون رو باید از من بپرسین. ماشاالله اوصافش از شش فرسخی به گوشمون رسید. زیادی آباد.
من بودم صد درصد اصلا شک نکن می رفتم دانشگاه عروسی و این قرتی بازی ها چیه.
چرا این قدر برای پسر ها مهمه کارت جدا بدهن؟

احتمالا تو هم مثل علیرضا دانشگاهمو اشتباه فرض کرده باشی

اتفاقا برای دخترها دادن کارت مجزا مهم تره

شبـــ نم یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 08:29

این آقای فامیل به جزء این فرزند ،فرزند دیگری هم دارد که دختر باشد آیااااااااااااااا؟؟؟!!!!

این آقای فامیل نکند در سرش برایت فکر و خیالاتی دارد ؟!!؟

میدونی چیه؟؟ این فرزند فامیل گفتنت خیلی رو اعصاب منه ....!!خب میگفتی پسرش یا دخترش دیگه...!!!

اتفاقا یک دختر دم بخت دارند. اکازیون

چه فرقی میکنه فرزند فامیل دختر باشه یا پسر. مهم اینه که سالم باشه

علیرضا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:03 http://www.ghasedak68.blogfa.com

خط آخر رو میشه یه جوری دیگه هم خوند:
"دانشگاهمو نمیتونم برم" ولی عروسیو میتونم برم....
سخت نگیر بابا.....اصن آدم میاد ارشد که به هزار و یک دلیل مشروع و نامشروع کلاس رو بپیچونه و نره و بعدشم منتشو بزاره سر درگیر نوشتن یه مقاله ی علمی پژوهشی بودن یا مثلا بررسی پایان نامه های 5 سال اخیر رشته ی تخصصی و از این چیز شرایی که خودت بهتر میدونی...
حالا که حسابت کردن برو تا دفه ی بعدی هم تکرار بشه....

چی چی را میشه یه جور دیگه خوند. گفتم دانشگاهم و نمیتونم برم. نگفتم دانشگاهم را نمیتونم برم.
تو که وضعیت اسفناک من را میدونی...هر استادی این هفته اومد سر کلاس فقط تهدید کرد که فلان و بهمان و میندازمتون و ایناپ

دلیل نامشروع پیچوندن کلاستون تو حلقم

م . ح . م . د یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:49

18 واحد اونم تو قزوین ! مبصرم هست حتتی ! امیرحسین در حال حاضر خوبی قربونت برم ؟! جائیت درد نمیکنه فدات شم من !؟

شما اگه در زمینه این درد من تجربه داری و راه حلی داری خوشحال میشم بشنوما

علیرضا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 http://www.ghasedak68.blogfa.com

والا شما که تو قزوینی و دلیل نامشروع اصن اونجا مطرح نیست و کلا همه ی روابط مشروع و تعریف شده است
محمد راست میگه دیگه....مبصرم شده....از اون مبصرایی که اسم بچه ها رو از بد مینویسی بعد بهشون میگی بمون بعد کلاس کارت دارماز اون طرفم اسم بچه ها رو از خوب مینویسی بهشون میگی بمون بعد کلاس جایزه ات رو بهت بدمکلا که نوش جونت....خوشا حلالتتو اصفهان که خیری ندیدی بزار لااقل اونجا دستت بند شه...

خوبی کلاس اینه که استادمون مرده و گرنه تنهایی می ترسیدم !!!

علیرضا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:17 http://www.ghasedak68.blogfa.com

واقعــــــــــــــــن؟؟؟؟من همیشه فکر میکردم اونجا مرد و زن فرقی نداره...پ فرق داره...

شوما تشریف بیارین خودم خدمتتون تفهیم می کنم فرقشون را

علیرضا یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:56 http://www.ghasedak68.blogfa.com

قربونی شوما....میترسم خسه دون کونم....

تارف نکون!

عارفه یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 16:10 http://ashianeye2.blogsky.com/

بس کنین شما دو تا هم دیگه اه گند زدن به کامنت دونی خانواده رد می شه این جا .
والا اون امیر حسین چیز دیگه ای می گه
چه می دونم والا برای ما فعلا ین مهم اصلا اسممون رو روی کارت بنویسن نگن از اطفال در فرصت مناسب پذیرایی می شه.
امیر بیا ببین عکس ها درست شد. من اخه باز کردم اومد که. حالا دوباره دستش کردم.

جزیره یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 21:07

مبصر؟!!!!!
امیییییییییییییییییییییییر(بر وزن حمییییییییییییییییید تبرک):دی
واقعن مبصر شدی؟نکن این کارو امیر. سن و سالی ازت گذشته.
ببین اونوخت ستاره هم میزاری جلو اسما؟

لطفا یکی چهره من را شطرنجی کنه

لرمانتف سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:57 http://kakestan.blogfa.com

اگه هنوز مجردی ، می تونی برای جبرانش !
تو کارت ِ عروسی ِ‌خودت بنویسی ... مهندس امیرحسین و ...... !

جواب میده . آدمو آروم میکنه .
البته چون مهندسم درکت کردم { الان آروم شدم }

هان؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد