روزانهها
همهپیوندها
- چکاوک
- چکاوک جدید
- جوگیریات
- نوشته های قلقل السلطنه
- دنیای دل آرام
- روزهـــــــای یـــــک عمــــر
- نگاه های ِ روزانــــه ی منــــــــ
- یک دل تنگ که دوست داره حرف بزنه
- لرمانتف
- در سایه سار تنهایی
- پرسه چی
- تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
- زنبور گاوی
- هدف بزرگ من
- خدا بزرگه!
- برای تو که همیشه ام هستی...
- برای فردای حافظه ام
- یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار
- سرمایه گذاری با 100 هزار تومان
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
تقویم
اردیبهشت 1400| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آمار : 293162 بازدید
Powered by Blogsky
سلام
الان بی بی سی هم داشت روش گزارش میرفت.
قضاوت نمیشه کرد.ولی اگر قرار باشه هرکی بهش یه خورده فشار میاد بره خفت گیری کنه که سنگ رو سنگ بند نمیشه.گیریم تو رو هم خفتت کرده بودن این دلیل عقلانی نمیشه برای انجام جرم.ولی دلیل احساسیه خوبی هست برای ارتکاب.
اخ این عکس رو بده شاهین نجفی ببینه.روش یه ترانه و یه اهنگ بزنه و بعد دیگه چی میشه!؟
کسی که به دیگران رحم نکنه، نباید بهش رحم کرد.
فیلم زورگیریشون ، اون آخرش که با چاقو میزنن تو صورت طرف خیلی وحشتناک بود امیرحسین !
وقتی خودمو میذارم جای طرف میبینم که .... !
سلام
به یک رباعی تقدیمی به شادروان همایون خرم دعوتید
من که نه خبر گوش دادم و نه فیلمی دیدم و نه عکسی...تازه دیروز که توی راه دانشگاه بودم از توی رادیوی تاکسی خبر رو شنیدم...در کل نظر مثبتی ندارم....همیشه اعتقادم این بوده که هر کسی یه جرمی میکنه ۵۰-۵۰ کار میکنه...یعنی به همون اندازه که به کار خودش مطمئنه و میدونه موفق میشه به همون اندازه هم احتمال یه سری پیشامدای اتفاقی یا بدشانسیا یا هر چیز دیگه ای رو میده که ممکنه کارش به بن بست برسه و گیر بیفته یا کارش انجام نشه...یعنی اگه آدم عاقل و نرمالی باشه اینجوری باید فکر کنه...خوب وقتی فکر همه جاشو کرده و با وجود این پنجاه درصد میره جلو یعنی خودش رو برای اون ۵۰ درصد دیگه هم آماده کرده دیگه....مملکت ما شاید خیلی هرت و بی قانون باشه...شاید خیلی قوانین اینجا توش رعایت نشه...شاید راننده ها خرکی رانندگی کنند.شاید هنوز بستن کمربند ایمنی رو یاید تذکر بدن.شاید هنوز از روی خط عابر پیاده رد شدن وقتی که چراغ قرمزه رو باید تذکر بدن...شاید هنوز قانون کپی رایت رعایت نمیشه.و خیلی قانونای دیگه که اینجا رو بی شباهت به شهر هرت نکرده...ولی با نظر فالگیر موافقم...اگه قرار باشه توی این اوضاع شهر هرت هر کسی هم بخواد ساز خودش رو بزنه و خودش رو ببینه دیگه سنگ رو سنگ بند نمیشه....بعضی وقتا هست یه صحنه هایی رو نمیدونم چرا ولی خیلی دوست دارم برم ببینم.مثل اعدام کردنا...وقتایی که طرف تجاوز به نوامیس مردم رو داشته...وقتی طرف ایجاد رعب و وحشت کرده و تهدید به مرگ..اینجوری حداقل وجدانم آروم میشه که اگه خیلی چیزا توی این مملکت مرده ولی هنوز یه سری قوانین رعایت میشن...یه سری حقا به حقدار میرسه...
سلام.دادا چند روز پیش از منم زورگیری کردند ولی چون کارت عابرم رو پیدا نکردند کلا اگه ۱۰تومن گیرش اومد حالا طرف رو هم شناسایی کردم برم شکایت کنم اعدامش میکنند دلم خنک بشه؟
دلم برای اینجا تنگ شده بود ها :)
مستر امیرحسین برادر من ... آخه ما گناه داریم
خدا بیامرزتش... والا منطق من اصلا با این جور در نمیاد
که چرا جزای اون می شه این!!!!
بالایی منم :))
با اعدام موافق نیستم چون توی اسلام اعدام رو برای موارد خیلی کم و خاص داریم....ولی یه مجازات درست و حسابی باید باشه که دیگه این اتفاقات به وجود نیاد؟؟؟؟هان مریم جان؟؟؟بچه ها راست میگن...خودتو بزار جای کسائی که این اتفاق سر اونا اومده....امنیت نمیخوایم ماها؟؟؟
امیرحسیییییییییییییین منم دقیقا رو این عکس قفل شدم. انقدر حرف دارم که نمیدونم ترس اجازه بیانشو نمیده یا احساس در تقابل با منطق. فقط افرین به عکاس که شکاری اینچنین کرد. اسیبهای این جامعه ریشه های جان گدازی دارند. تلخ و سخت و جان فرسا. یعنی.....................
نمی خوام بحث را باز کنم چون خودم هم توش موندم. فقط علیرضا میخوام یه چیز را بهت یادآوری کنم و اونم تبعیضی است که سیستم قضایی ما مرتکب میشه. یادته بیش از ده سال پیش سعید حجاریان توسط شخصی به اسم سعید امامی ترور شد. ترور نا موفق بود اما به نظرت اون شخص تروریست مستحق تر به مرگ بوده یا این جوان ها...این دو جوان بنا به خیلی از دلایل اعدام شدند که عمل زورگیری که مرتکب شدند فقط یکی از اون دلایل بود. شخصی که حجاریان را ترور کرد محکوم به زندان شد و فقط چند سال بعد تر آزاد شد و الان سروان سپاهه!!
گریه ای که این اعدامی روی دوش اعدام گرش می کنه خیلی حرف ها داره
میدونم امیر...من خودم توی کامنتی که اون اول دادم چی گفتم؟؟؟؟گفتم توی این مملکت خیلی چیزا رعایت نمیشه...مثالایی که زدم ساده تریناش بود...که یعنی بگم ما توی ساده تریناش موندیم چه برسه به بزرگاش....چه مردممون و چه مسئولین....ولی این توی کتم نمیره که هر کسی بخاطر یه سری مشکلاتی که داره بخواد دست به هر کاری بزنه...امیر خودتو بزار جای اون آدمایی که با اینا طرف شدن...اگه یه اتفاق میافتاد بازم اینجوری قضاوت میکردی...خدای نکرده خونواده ات اگه زبونم لال برای تو اتفاقی میفتاد با این گریه ی این آدم میبخشیدنش؟؟؟به این خاطر که اونم هزار و یک دلیل داشته کوتاه میومدن؟؟؟؟کاری به دستگاه قضایی ندارم که چیکار میکنه و چیکار نمیکنه...گفتم که با اعدام هم موافق نیستم..چون هیچ جای اسلام انقدر حکم اعدام نداره که ما توی دادگستری مون فرت و فرت حکم میشه...ولی لااقلش باید یه مجازات درست و حسابی میشد....نمیشه یه طرفه به قاضی رفت امیر....این اشکای این آدم رو نمیشه دید و چشم روی دلهره و ترس و شاید اشک اون آدمای دیگه بست...
کاش هیچ وقت کار ادمها به همچین جایی نرسه...بیشتر دلم برای معصومیت از دست رفته این ادمها می سوزه تا به این فکر کنم که حقش بوده این مجازات یا نه..
به هر حال ناراحت کننده است اصلا چرا باید جوان های ما زورگیر بشن؟..
بس که گرونی شده به خدا..
می گن فقر که بیاد دین می ره همینه دیگه..