افرند
افرند

افرند

گالینا بلانکا


خداییش موندم که این مغز انسان واقعا به چه دردی می خوره؟ اصلا حس و حال خوبی بهم دست نمیده وقتی می بینم چیزی را که مدتی پیش از حفظ بودم حالا با هزار زحمت و تحمیل فشارهای زیاد به خودم حتی یک کلمه اش را هم یادم نمیاد. مثلا یک قطعه را که مدتی پیش به راحتی زدم حالا وقتی به نت هاش نگاه می کنم حس غریبی بهم دست میده و کلی باید فکر کنم که اصلا این قطعه چی میگه. بعد باید یک هفته تمرین کنم تا یادم بیاد اصلا ریتم این قطعه چی بوده.

برای درس هم همینطوره. درس های دانشگاه را وقتی بخواهی برای کنکور مرور کنی باور نمی کنی که همین چند سال پیش بوده که تونستی این درس را با نمره خوبی پاس کنی. فرّار بودن مطالب از مغز واقعا به نظرم یک نقیصه به حساب میاد.( یعنی تئوری دادم در حد جان لاک!!). 

جایی خوندم که بعضی چیزها هستند که از ذهن پاک نمی شوند. مثل توانایی رانندگی یا آشپزی. یعنی اگر حافظه ات را هم از دست بدی وقتی باز پشت فرمان ماشین بشینی می دانی چه طور ماشین را هدایت کنی.

عکس این مطلب به شدت برای من صادق است. یعنی درست است که هر چیزی را که می خواهم در ذهنم بماند فردا صبح فراموش می کنم اما چیزهایی را هم که می خواهم فراموش کنم لامصب همیشه در ذهنم دم دست هستند. مثلا یادم هست بچه که بودم وقتی تو کوچه بازی می کردیم فحشی شنیدم و با خودم عهد کردم که آن را فراموش کنم. اما همین الان و بعد از بیست سال هنوز که هنوز است یادم مانده و متاسفانه یکبار هم در اوج عصبانیت به کار بردمش. به غیر از این خاطرات بد هم هستند که همه دوست داریم فراموششان کنیم ولی مگر می شود؟ بعضی ها هم عمدا سعی می کنند بعضی چیزها را فراموش کنند. مثلا سعی می کنند فراموش کنند که چقدر به فلانی بدهکارند. یا مثلا به صورت خودجوش فراموش می کنند که قبل از انتخابات چه قول هایی داده اند.

یک راه انتقال مطالب از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت تکرار آن مطالب به دفعات زیاد است. مثل همین کاری که تبلیغات تلویزیونی انجام می دهند و سعی می کنند به زور هم که شده نام برند تجاری یا محصولشان را ملکه ذهنمان کنند.


تنها چیزی که این روزها خوب یادم میاد اینه که کرم حلزون نیوتودی حاوی الاستین و کلاژنه و برای ترمیم و طراوت پوست خوبه یا اینکه بچه شون! بعد از رفتن به کانون فرهنگی قلم چی درس خون تر شده!!


 + من واقعا موندم عصاره حلزون و عصاره پای خر دقیقا چی هست که در ترکیبات این کرم استفاده شده؟ یعنی حلزون را فشار میدن تا عصاره اش در بیاد و در کرم استفاده می کنند؟! یا اینکه چه عملی روی پای خر انجام می دهند که عصاره اش را به دست بیارند؟!


++ یاد عصاره مرغ گالینابلانکا افتادم که چند سال پیش مرتب تبلیغ میشد و کسی هم نمی تونست اسمش را درست تلفظ کنه. اون موقع هم مدام فکر میکردم که دقیقا چه بلایی سر مرغ می آورند تا عصاره اش به دست بیاد!


+++ این پست فاقد هر گونه جنبه تبلیغاتی است!

نظرات 23 + ارسال نظر
شبـــ نم شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 18:33

هی وای من ...
ینی اون فحشه چی بوده آیااااااااااااااا؟؟!!!!

بذار فکر کنم...
یادم نمیاد

شبـــ نم شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 18:39

هه..چه شوکی دادم ...
...دیگه چی میخوای فراموش کنی ؟؟!!!!..
عکسش هم درسته .ها..!!!!!
بگو چه چیزایی میخوای یادت بیاد تا بیادت بیارم ....

حالا که داری لطف می کنی چند تایی هم خاطره بد دارم، بی زحمت در جهت فراموش کردن اون ها هم اقدامات لازم را مبذول فرما!

آذرنوش شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:19 http://azar-noosh.blogsky.com

اصولا هرچیزه بی تربیتی دقایقا تو ذهن آدم حک میشه لامصب

آی حرص آدم در میاد
اونوقت یه بیت شعر رو برای باکلاس جلوه دادن خودمون نمی تونیم حفظ کنیم!

عارفه شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:24

اول این که سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
دوم چه بچه گوگولی با خودش قرار گذاشته یادش بره . ولی نچ نچ نچ نچ کلا دیدم بهت عوض شد یه فحش خیلی بد دادی فک نمی کردم چنین آدمی باشی
خب اون نت موسیقی رو هم حقته چون می تونستی برامون چند تا بزنی تمرین کنی خودت کم کاری کردی.
دیگه این که پستت یه جوری بود همه این ها انگار یه مقدمه بود برای یه اصلی که بیان نکردی.

و علیکم السلام
حالا من باید چکار کنم که دیدت نسبت بهم عوض شده؟!
مقدمه چی آیا؟!

عارفه شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 20:20

امیر حسین باکلاس بودن یه چیز کاملا ذاتی است.
اخ اخ چه قدر الان برات مهمه همین جور در تلاشی دیدم دوباره بهت مثل سابق شه. حالا شما تلاشت و بکن جانم.
ببین تمام این نکته تو نکته هایی که گفتی انگاری یه جور مقدمه است دنبال ادامه حرف هایت بودم انگاری ناقص بود.

نه...حرفم همین بود!

وانیا شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:40

ینی تو فقط تبلیغ نیگا میکنی؟
الان چقدر گرفتی اینا رو اینجا تبلیغ کردی؟

وقتی جلوی تیویزیون باشی اگه شانست بگه وسط تبلیغ ها فیلم هم می بینی
همشون تا ده سال دیگه اسپانسر وبم شدن!

عارفه شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:16

نمی گم حرفت این نبود ولی ذهنم همچنان دنبال ادامه بود. اقا اصلا خودمون ذهنمون جفتی بی خود کردن دنبال ادامه اند خوبه
چرا یه جوری می حرفی انگار ازم ناراحتی؟!

ناراحت واسه چی؟! البته یه کم دلم گرفته که امروز غلط املایی نداشتی!

فالگیر شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:55

سلام
انگاری مغز نسبت به چیزهایی که قراره آگاهنه سراغشون بری چموشی میکینه اما نسبت به ناآگاهانه ها خیلی لارج و یا بالاترش عمل میکنه! ما هم در بعضی از مواردی که گفتین دچار شدیم و همدردیم رو اعلام میداریم. مخصوصا درمورد چیزهای زوری و تحمیلی!
خوبه پس اگر یه مدت ماهواره رو بگردی که دائم ازین چیزها تبلیغ میکنه! آدم میترکه ازین همه چیزهای نوین.

سلام
احتمالا همینطوره که میگی
تبلیغات ماهواره که جای خود دارد

راد یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:58 http://mmrad.blogfa.com

آآآآآآآآآآآآآآآآآااخ از این فراموشی :(

والا

سنوبال یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 http://animalweb.blogfa.com

همانطور که فرموده اید وقتی سران یک مملکت یادشان می رود که چه قولی داده اند دیگه از بقیه مردم چه انتظاری داری که مثلا بدهکاری ها یادشون بمونه !

برات آرزوی فراموشی ها ی مفید دارم !

ضمنا یادت نره که دار ی یواش یواش ما را هم فراموش می کنی ! با اینکه دو تا لینک از من داری که یکی اش فیلتر شده است و هنوز آنرا جهت تزئین در پیوندها حذف نکرده ای "فریاد با فرکانس بالاتر از 20000 هرتز" !

هی وای من...دقیقا منظورت از فراموشی های مفید چیه؟!

نه خیر...مگه میشه شما را فراموش کرد؟! شما هر چند تا وب بزنی من لینک هاش را همین کنار میگذارم

بابک اسحاقی یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 16:08

من نفهمیدم چرا این اسم رو واسه این پست انتخاب کردی امیر حسین

گر چه مطمئنم برای جوابت نمیای اما توضیحش را میگم
یه فامیل داشتیم . اون موقع هایی که تبلیغ این کالا از تلویزیون پخش میشد خیلی سعی می کرد که اسمش را حفظ کنه. بعد از مدت ها هم هر کاری کرد نشد و در آخر رسید به گالینکا!
همون موقع همه ماهایی که اصلا این اسم برامون مهم نبود، کامل اسم را حفظ کردیم و می تونستیم سه بار پشت سر هم تلفظش کنیم
وقتی پست را می نوشتم یاد همین موضوع افتادم. کسی که می خواست این اسم را حفظ کنه هر کاری کرد نشد ولی ماهایی که نمی خواستیم تا حالا فراموشش نکردیم
جالبه. مگه نه؟!
راستی خوشحالم که بهم گفتی امیرحسین

عارفه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 16:09

اخه شب ها مامانم بهم املا می گه.
اخ گفتی نمونه اش این حامد ماءده تا الان فک کنم 400تومنی باید بهم بدن ندادن و به روی مبارک هم نمی ارن از بس چپ رفت راست رفتن این دو تا از کیف پول من پول بر داشتن. امیر یه راه هست تضمینی بهت قول می دهم کلا فراموشی بگیری


400 تومن؟! بابا تو خیلی دست و دل بازی
چه راهی؟!

عارفه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 16:37

من دست و دل باز نیستم خودشون بر می دازند.چی کارشون کنم خب. نمی تونم بزنمشون که. تازه ماءده که رمز کارتمم نمی دونم چرا بلده. اصلا یه وضعی.
تنها و تنها دو هفته پاشو بیا قاطی فامیل های ما کلا دچار بحران
شخصیت می شوی.
تو چرا کلا حضور داری؟[:S017 :]هنوز شیفت شبی امیر حسین؟

دستت درد نکنه. من تو فامیل خودمون راحتم

من کلا حضور دارم مگه اینکه خلافش ثابت بشه. امیر اینجا ، امیر اونجا ، امیر همه جا!

عارفه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:34

دقیقا چی کار می کنی اون وقت؟اخه جالبیش این هستی ها ولی کلا تابلو داری یه کار دیگه می کنی.
امیر دقیقا کجاها هست تکلیف ما رو مشخص کن بریم اون جا

دقیقا خودم هم نمی دونم چکار دارم می کنم!

عارفه یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:36

.خوابم می اید چشام نمی بینه اون امیر کجا ها نیست نشخصه نه

خب برو بخواب

علیرضا یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:43 http://www.ghasedak68.blogfa.com

من یه بار اومدم با گوشی یه کامنت قشنگ گذاشتم لامصب پرید....
واسه فحشه عذاب وجدان نگیریا.....اون فحشه رو همه ی پسرا لااقلش یه بار توی زندگیشون با طیب خاطر میگن....اصن خودتو اذیت نکن
بعد اینکه عصاره ی حلزون رو میدونستم که برای پوست خوبه....ولی خر رو نه...یعنی واقعا خر انقدر پوستش لطیف و پر استفاده اس؟؟؟
عصاره ی مرغ رو هم بیا پشت پرده تا واضح برات بگم چطوری و از کجاش میگیرن؟؟
در مورد فراموشی و به یاد اوردن و اینا....حرف خاصی ندارم...خودت حال و روز منو در این مورد خووووب میدونی...

از آخر جواب بدم!
تو اگه میتونستی بعضی چیزها را فراموش کنی که خوب بود!
یعنی اینقدر ضایعه که نمی تونی همین جا بگی عصاره مرغ از کجاش به دست میاد؟! حتما باید بریم پشت پرده؟!
شما که تو کار لوسیون هستی برو عصاره خر را امتحان کن. میگن خوبه

عارفه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 15:57

بگو ببینم یعنی الان هستی؟
نه بابا دیشب تازه از خواب پا شده بودم. تا6 دیگه بیدار بودم داشتم تاریخ ادبیات می خواندم.

هی وای من

عارفه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 16:36

ا جدی جدی که هستی هی وای من به خودت. مهندس مملکت ما رو

عارفه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 20:41

جون من آبرو داری رو داشتی امیر؟بعدا حساب می کنیم ها گفته باشم. گفتم مهندس ها!!!

عارفه دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 20:42

خدایی ببین من تو وبت حق آب و گل دارم ها . اصلا یه روز در هفته باید وبت و بدی دست من
اینم 20

سالمند یکشنبه 30 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 18:36

من مدرک لیسانس دارم ،ولی به سبب سن بالا نمیتوانم کلمات تازه رابه خاطربسپارم .روزی برای خریدعصاره مرغ به فروشگاه رفته وگفبم کازابلانکا میخواهم که موجب خنده فروشنده ومشتریان گردید.

افسون دوشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1399 ساعت 17:58

۹ سال از این پست گذشته من امروز به یه دلیلی این اسم رو سرچ کردم. گالینا بلانکا یعنی مرغ سفید. به زبان اسپانیایی

ممنون از اطلاعاتون :)

وحید سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1400 ساعت 08:06

سلام
یک ساله همش دارم فکر میکنم این عصاره چی بود که همیشه تبلیغ میکردن
اخه الان فقط الیت تبلیغ میکنند
الان دیدم که گالینابلانکا هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد