روزانهها
همهپیوندها
- چکاوک
- چکاوک جدید
- جوگیریات
- نوشته های قلقل السلطنه
- دنیای دل آرام
- روزهـــــــای یـــــک عمــــر
- نگاه های ِ روزانــــه ی منــــــــ
- یک دل تنگ که دوست داره حرف بزنه
- لرمانتف
- در سایه سار تنهایی
- پرسه چی
- تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم
- زنبور گاوی
- هدف بزرگ من
- خدا بزرگه!
- برای تو که همیشه ام هستی...
- برای فردای حافظه ام
- یادداشت های یک نیمچه روزنامه نگار
- سرمایه گذاری با 100 هزار تومان
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
تقویم
اردیبهشت 1400| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آمار : 293629 بازدید
Powered by Blogsky
ماراتن
این روزها رقابتمون نفس گیر شده
هر دو تاییمون داریم شانه به شانه هم پیش میریم
حریفم گرچه نیرومند و پر زوره اما من را دست کم گرفته
هر بار که از من پیشی میگیره یادش میره که من کم نمیارم
یادش میره که تو چند گام جلوتر دوباره بهش میرسم
من گاهی وجودش را فراموش می کنم
اون هم پشتکار و روحیه من را...
شکستش میدم
سختی های این روزهای زندگی
برای من حریف قدری نیست....
امیرحسین
چهارشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:51
اول...اول
مطمئنم که شکستش می دهی قهرمان...
دلم خیلی تنگ شده واست...خیلی وقته که اسم قشنگت توی کامنتدونیم نیست...
پیروز و موفق باشی...یاحق
سلام بر شب زنده دار
مبارکه قهرمان. سور و شیرینیش را کی میدی؟
این روز ها نفس هایم به شماره افتاده ولی من از پسش بر میام ....
بایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
مینونیم
میشه
خودت واو به واو حرفامو میدونی...پس ترجیح میدم سکوت کنم
تو بگی ف رفتم فرحزاد اما ندیدم تو جملاتت از واو استفاده کنی ها. بیشتر نقطه بوده تا واو
ایول الله به این همه قدرت و شجاعت
فکر کردی. خودم به تنهایی سه دور قهرمان قویترین مردان بودم
نقطه ها بیشتر حرف دارن.....یه بار تو وب شخصی علیرضای دانه های ریز حرف نوشتم براش.....دلم بعضی وقتا برای نقطه ها می سوزه....سه نقطه هایی که از بس سنیگینی حرفای ادما رو با خودشون میکشن خمیده شدن...مچاله شدن...نقطه شدن...به چشم نمیان...ولی خیلی سنگینن...
من نگرفتم چی شده
ولی به هر حال موفق باشی
اتفاق خاصی نیفتاده
فعلا سر شاخیم
افرین به تو که از پا درش میاری
سلام
خوشحالم که بازم مینویسید
سلام امیرحسین
تا وقتی خدا رو داری...حریف قدر دیگه کیه؟
میم مشکلات رو بردارو آرمو آرم بجوش
همه چی درست میشه
اوهوم
مرسی
واسم مسیج فرستاده
سر و تهش این بود که به اوج می رسی و پروانه میشی. حالا زندگی هر چی که می خواد بذار پیله کنه.
نوشتم.
قشنگ بود. اگر بتونیم باورش کنیم
به قول گالیور
من از اولشم می دونستم که تو کم نمیاری !
سلام.
به نظرم این بیشتر دلنوشته بود. یا مینی مال.
گذاشتی تا من رفتم پست جدید بگذاری؟؟
در حق من ولی ناداروی کردن و دارن از دور رقابت پرتم می کنن بیرون.
حالا تو از این حریفت ببر بینم حریف من هم می شوی.
سلــــــــــام
اوهوم. شاید
مشخصه که این یک ماه آخر خیلی بهت فشار اومده. سفر پشت سفر...
تو میتونی امیرحسین،تو میتونی
آاااامااااااااا،به شرطها و شروطها مثلا،وقتی منو بردی موتورسواری کلی انرژی میگیری آااااا مثثثثی غولی آهنین پسی مشکلات برمیای
باوررر کن!
تو الان برگشتی؟ در حال برگشتنی؟ هستی و حضور کم رنگ داری؟ گزینه الف و ب ؟ هیچکدام؟!
Chera ta man umadam to dar rafti
تو خجالت نمی کشی این همه سفر میری سوغاتی نمیاری؟!!
خوشم اومد..وسط تلخی های زندگی امید و اعتماد به نفس قشنگی بود..حتما موفق می شی
ناامید بودن را دوست ندارم
چیه بابا بی خودی دعوا می کنی.
به من چه پاشو بیا سوغاتیت رو بگیر. همه سر جاشون نشستن هی می گن سوغاتی چی شد.
اصلا هر کی خواست پاشه بیاد من بهش سوغاتی بدهم . والا
ببین وضعیت چه قدر ناجور که مامانم دست به دامن مسافرت شده شاید حالم یکم خوب شه.
اوه اوه
معلومه وضع خیلی نا جور بوده!
نه دیگههههه،برگشتم
منتظرم بریم موتورسواریییی
هی وای من!
چطوری قهرمان؟کدومتون جلوترین؟
خوبی پسر؟
بد نیستم
شونه به شونه هم داریم پیش میریم
مسخره می کنی ؟ االان قدرمو ندون چهار روز دیگه که مثل بد بخت ها یک دانش آموز سومی شدم. دیگه این جا ها پیدام نشد هر از گاهی سایه ام داشت از کنار وبت می گذشت با سر وضعی آشفته و داغون که از فشار زندگی و درس و مشق این قد و بالا تبدیل شده به گوژپشت کاملا می فهمی وضعیت ناجور یعنی چی .
خب الان تهدید کردی یا سعی کردی حس ترحم جمع را برانگیزی؟!