پریدن به خاطر بٌریدن

 5 نفر در تهران ظرف چند روز، از گوشه و  کنار کشور هم خبرهای زیادی به گوش میرسد، مثل همین که الان خبرگزاری ها منتشر کرده اند. خودکشی دانشجوی ترم آخر در شیراز

قبل تر هم خودکشی دختر 13 ساله با پریدن از روی پل عابر پیاده، حلق آویز کردن از پل میرداماد و ...

نمیدانم جریان چیست، ولی حس می کنم هم حجم خودکشی ها افزایش پیدا کرده، هم  اینکه جنبه عمومی پیدا کرده و اکثرا در ملاعام اتفاق می افتد. تحلیل این وضعیت و اینکه آیا آمار خودکشی ها زیاد شده یا نه ، یا اینکه  در حال حاضر خبرهای آن بیشتر رسانه ای می شود، نه در حد سواد من است و نه بحث این پست بررسی دلایل و تحلیل های جامعه شناسانه آن است. فقط این که این شرایط را دوست ندارم، اینکه از زندگی ببُری...

آفتاب و کتاب


دوستانی که امسال نمایشگاه کتاب رفتن و میروند، نایب الزیاره بنده هم باشند! والا هم جور دو دو تا چهارتا می کنم می بینم اینقدر کتاب ناخوانده دارم که خرید کتاب جدید، به جز موارد خاص، توجیه اقتصادی، شرعی، منطقی ندارد.

جای نمایشگاه هم که به سلامتی عوض شده، من که نرفتم و نمی دونم چه شرایطی داره اما به نظرم مهم ترین نکته اش، دور شدن از مرکز شهر است و همین کار را برای عده ای سخت می کند.

در هر حال امیدوارم همیشه کتاب خوان باشید :)

شاید از روزی که استارت کار را زدیم، سه سال بگذره

از یک گفتگوی ساده در دانشگاه شروع شد

کمی در اواسط کار وقفه افتاد

کمی طولانی شد

اما در عرض دو سه ماه اخیر همه چیز مثل برق و باد گذشت و نتیجه کار مشخص شد

در ابتدای سال 95، اولین کتابم چاپ شد