سریال "تنهایی لیلا" که این شب ها از شبکه 3 در حال پخش است موضوع کلیشه ای را انتخاب کرده که با مفاهیم گل درشتی همراه شده است. این که دختری که مدت ها خارج از کشور بوده است و با آداب و رسوم ما آشنا نیست، شبی به امام زاده ای پناه می برد و متولی امام زاده هم برای اینکه آن شب به گناه دچار نشود دست خود را روی آتش می گیرد و انگشتانش را می سوزاند و غیره... داستانی که احتمالا از زندگی میرداماد الهام گرفته شده است. اما خب من نمیدونم باید فکر کنم در جایی که نویسنده و کارگردان در آن زندگی می کنند این شرایط وجود دارد که پسر و دختر نمی توانند چند ساعت در کنار هم باشند؟ و اگر باشند حتما باید یکی یک جایی از خود را بسوزاند تا مبادا پای افلاطون به وسط آید؟ اینکه ما غیر از دیگران هستیم آیا؟ اگر این شرایطی که در این سریال نشان می دهند با عقل و منطق جور باشد که آقا من باید تا به حال تمام اعضا و جوارح خودم را سوزانده باشم!!
فقط یه قسمتش رو دیدم .

خوشم نیومد .
واقعاااا.والااااااا .
بدون اغراق گفتم .کی مثل شماااااا.
منم زیاد ندیدم. فقط وقت های شام که چیز دیگه ای نیست ببینیم چند قسمتی دیدم
اصن من یه دونه ام...
منم اون قسمتش رو دیدم. تمام مدت هم داشتم اون علامت تعجب بالای سرم رو حل و فصل میکردم که چطور یه آدمی که انقدر دیندار و معتقد داره نمایش داده میشه یه ارزن عقل نداشته که اون شب یا دختره رو ببره پیش اون حاج آقا و حاج خانم یا خودش بره اونجا!!!
نه دیگه باید دستش را میسوزنده..
سلام سایتتون بسیار عالی بسیار تک و بی نقصه.
تشکر میکنم و امیدوارم همینجور عالی به کارتون ادامه بدین
65122
.. بعضی ها اعضا و جوارح خودشونو میسوزونن..و بعضی احساس و میل خودشون رو !!..که هردوتا اثر ناخوشایندی داره.
شما مثل بقیه چیزا اینم مدیریت میکنید حتما..
تماااااام اعضا و جوارح ؟؟؟؟؟!!!
یعنی اینهممممه با خانمها تهنا بودید ؟؟!!
صبح تا شب!
روز خبرنگار از طرف من و همسر تبریک
ممنونم
روزت مبارک.....:)
شما صبح تا شب تهنا بودی..
اما اون بنده خدا قرار بوده شب تا صبح تهنا باشه..
فرق میکنه، پس یه خورده درکش کن لطفن
من جنازه در حالی که از قلعه رودخان برگشتم