ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دیشب به این موضوع فکر می کردم که قدیمی ها چقدر زندگی کم استرس تری داشتند. دیروز بنا به مناسبات مختلف تلویزیون کلا برنامه ای نداشت. یک سردرگمی عجیبی بین مسئولان صداسیما بود که نمی دانستند باید مثل روزهای شهادت برنامه مناسبی پخش کنند یا باید روال عادی را طی کنند و برنامه های همیشگی را نشان دهند.
بگذریم. دیشب حس این را داشتم که تلویزیون اختراع نشده است! برای همین هنوز ساعت 12 نشده به خواب رفتم. نه استرس فردا را داشتم، نه به دنبال بررسی نتایج بازی ها بودم، نه فوتبال و والیبال برگزار میشد و نه هیچ دغدغه دیگری. راحت تلویزیون و اینترنت گوشی و تبلت را خاموش کردم و روزنامه خواندم و خابیدم. خیلی هم عالی...
اصلا انگار این مدل آسودگی ها بعضی اوقات خیلی میچسبه
خیلی هم عالی !...حست مثل یکیه که تو یه جزیره لم داده زیر آفتاب و از هیچ جای دنیا هم خبر نداره..ریلکس و بی دغدغه !

اگه بتونیم وابستگیامونو از این بنگاههای سخن پراکنی!(لقبی که قدیما به بی.بی.سی و ووآ و اینها میدادن..ولی حالا !) کم کنیم..بُرد کردیم.
ضمنا با عرض پوزش از ذکر دو سوتی :
یک:شما خابیدید یا خوابیدید؟
دو :با دو روز تعطیلی.. روزنامه از کجا؟
سوتی اولی مربوط به لفظ محاوره ای بود :)
اما در مورد دومی... در طول هفته بنا به اقتضائات شغلی، مجله و روزنامه های زیادی میگیرم که در طول هفته وقت خواندنشون را پیدا نمی کنم و همیشه امیدوارم در آخر هفته وقتی برای مطالعه روزنامه و مجله و غیره پیدا کنم
پیشنهاد ویژه: سه شنبه های روزنامه اعتماد :))
یه دورانی خوره روزنامه ها و مجلات خاصی بودم.وقتی میخریدم..تا خونه نرسیده میخوندمشون..نه بهتره بگم می بلعیدمشون...اما حالا دریغ و درد از یه خط !!
ممنون..حتما این هفته میگیرم اعتماد سه شنبه رو
اگه مربوط به بورس و اینا باشه من ملتفت نمیشم امیرخان..
نه...ویژه نامه فرهنگی اجتماعیه :)
وای خیلی خوبه ها یاد سال کنکور بخیر با ی دوازده دو صفر و بدون اینترنت گذشت.کاش بعد از دانشگاه هم هیچ وقت بر نمیگشتم به اینترنت.:-(
و فقط تنها استفاده ام همون سایت دانشگاه بود :-I
یعنی آرامش رو تجربه میکنی مهم تر از همه برنامه خواب منظم تر و خواب راحت تر.هی روزای خوش:-(
الان آیا وبلاگ چیز بدی است؟! :)
نه اصلا چیز بدی نیست.ولی اگه نبود راحت تر بودم.نصف بدبختی ها من از اینجا شروع شد...
منظورم وبلاگه!
آیا بنده نیز جزء بدبختی های شما می باشم ؟ :))