VIP


شاید توریست های خارجی وقتی سوار اتوبوس، قطار یا هواپیماهای ما شوند و بفهمند که ما به اینها میگیم وی آی پی تعجب کنند. واژه VIP  در فرهنگ آن طرف آبی ها با چیزی که ما میشناسیم بسیار متفاوت است. خدماتd که انها برای بخش وی آی پی ارائه می کنند شاید زمین تا آسمان با ما متفاوت باشد. البته خودم از نزدیک مشاهده  و تجربه نکردم و اطلاعاتl مربوط به چیزهایی است که در فیلم ها و عکس ها و مطالب دیده ام، خوانده ام یا شنیده ام.

اما وقتی برای یک مسیر حداکثر 6 ساعته بین تهران و اصفهان، بلیط 23 هزار تومانی بدهی شاید انتظارات بیشتری هم داشته باشی. انتظار مهمان دار خانم خوش برخوردِ خوش چهره ندارم اما انتظار حداقل ها را دارم. من به همان شاگرد راننده که بسته خوراکی را دستم میدهم راضی هستم اما انتظار دارم حداقل آب های درون یخچال در این گرمای بالای 40 درجه خنک باشد. انتظار دارم کمربند ایمنی که مدام اصرار می کنند حتما آن را ببندیم سالم باشد. انتظار دارم وقتی سوار اتوبوس میشوم بعد از نیم ساعت تاخیر در حرکت ، اعلام نکنند اتوبوس خراب است و پیاده شده و سوار اتوبوس دیگری بشویم. انتظار دارم هر هفته فیلم هایشان را عوض کنند تا منِ مسافر مجبور نباشم در عرض سه ماه یک فیلم را ده بار ببینم. یا حداقل فیلم سالم و درست و بدون خط و خشی را پخش کنند که وسط پخش، قطع نشود. انتظار برخورد خوب با مسافران را دارم نه اینکه راننده بعد از دیدن من و در جواب سلامم با حالت طلبکارانه نگوید تو که بار قبلی با رویال رفتی الان هم پیاده شو و با همون برو! انتظار دارم هنگام شب، بتوانم چراغ اختصاصی بالای سرم را روشن کنم تا روزنامه و مجله بخوانم نه اینکه راننده بگوید نمی شود روشن کنی چون نور در چشم من می افتد! انتظار دارم اتوبوس که از ترمینال آرزانتین راه می افتد مدام توقف نکند و داد نزند اصفهاااااااااان...

من انتظار حداقل ها را دارم... شاید با اینکه ارشاد یا نمی دانم اماکن یا هرجای دیگری به مانیتورهای اختصاصی گیر داد و اجازه استفاده از آنها را نداد، مشکلی نداشته باشم اما انتظار هم ندارم وسط شب ، مامور ارشاد سوار اتوبوس بشود و به مو یا لباس خانم های در حال خواب گیر بدهد

نظرات 8 + ارسال نظر
بهارهای پیاپی سه‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 15:03 http://6khordad.blogfa.com

یعنی واقعا اون وفت شب به موهاشون گیر داد؟

بلی بلی :|

عارفه سه‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 18:44

یعنی همه اش به نظرم به کنار اون راننده یه ور دیگه
با این که خیلی اهل دعوا کردن با ملت نیستم ولی حال این راننده رو باید می گرفتی شدید.

قبلا برخورد داشتم و دیدم که نرود میخ آهنی در سنگ...

علیرضا سه‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 19:16 http://www.ghasedak68.blogfa.com

واقعــــــــــــــــــــــــن؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!یعنی سوار اتوبوس شدن به خانوما گیر دادن؟؟؟
حالا تو به دل نگیر...میخواستن قضیه ی اون دختره ی اون سری که جلو تو نشسته بود گیساش تو حلقت بود تکرار نشه...بالاخره تو این دوره زمونه باید مواظب جوونای عزب یا عذبمون باشیم دیگه...بد زمونه ایه..نباس جوونامونو دسی دسی از راه به در کنیم...
بعدم اینکه نه تو رو خدا...بیا و انتظار مهماندار خانوم خوشگل خوش اندام داشته باش...

بعله...واقعن
بیا برو تا نزدمت... تو میخوای مواظب جوونامون باشی؟ اونوخ کی مواظب تو باشه؟!
تو میدونی رنج سفر چیه؟ خب چی میشه مگه یک مهمان دار خوب از ما پذیرایی کنه؟ هان؟ چی میشه؟!

عارفه سه‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 19:48

هیچی دیگه اون سفر خیلی بهتون خوش می گذشته اب دیده نمی شدین تو سفر. همون کمک راننده سیبیل چخماقی براتون کافیه والا!

اتفاقن کمک راننده ها معمولا یه پسر جوون و با تیپ تین ایجری هستن! :)) و در ضمن با کلی ادعا که ندونی فکر میکنی کاپیتان هواپیما هستن!

باران چهارشنبه 15 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 09:58

وااااای حرف دلمو زدی...همین قبل ماه رمضون که داشتم از تهران میومدم.از آرژانتین که سوار شدم .همینی که تو میگی بود...آدم از دوروبریاش فقط یه انتظار خوش اخلاقی داره...تازه من بدبخت تنها بودم. این صندلیم خراب بود و عقب نمیرفت. تا صب با گردن کج خوابیدم. 5صب صبرم لبریز شد و دعوا کردم دیگه. چاره نداشتم. تازه بهش گفتم گزارشم میدم. و این کارو کردم.چون حقم بود و 30 تومن پاش داده بودم...
رفتنی هم که خیر سرم با هواپیما رفته بودم باورت نمیشه کمربندم بسته نشد. یعنی با صلوات رسیدم تا تهران...باورت میشه؟؟؟

چرا باورم نشه... خود من هر هفته دارم تجربه اش می کنم و دیدم چقدر همه شون در این زمینه ها مسئولیت پذیر هستن! :))

علیرضا پنج‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 07:21 http://www.ghasedak68.blogfa.com

خوب حالا مهماندار میتونه از هر نظری خوب باشه...من موندم چرا نظرت در مورد خوب بودن یا نبودن مهماندار زوم شده روی اندام و خوشگلی؟؟؟؟اندام و خوشگلی چه رنجی از سفر رو می کاهد آیا؟؟؟
بعدشم من زن دارم دادا...آدم زن دار خودش مواظبه...سر به راست...اهله...بععععله

عارفه پنج‌شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 20:59

چرا یهو در یک بازه بچه ها سکته می کنند و سوت و کور می شود؟
ار من یاد بگیرین ببینین هر روز از صبح تا عصر مدرسه ام چه قدرم حضور فعال و سازندههههه!!! دارم.
دختر به این خانمی!

آقای جیغ جیغو دوشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 13:06 http://jighabad.blogfa.com

سلام بر امیر حسین
برادر من ،
ما انقلابمان برای معنویات بود و نه رفاهیات (از جمله اتوبوسیات شما !)
بنابر این گیر دادن گشت ارشاد آنهم در اتوبوس و آنهم در حالی که مسافران خوابیده اند، از اهم واجبات و در راس امور است !

راستی چرا با قطار مسافرت نمی کنی ؟! لااقل در آنجا از این گیردادن ها خبری نیست و یا لااقل کمتر است !

ارادتمند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد