روزه خواری


دیروز برای کاری مجبور شدم برم تهران...تمام طول دیروز حس کسی را داشتم که با ناشی گری می خواهد سر جلسه امتحان تقلب کند. مدام سرم را می چرخاندم و دنبال مراقب های امتحان می گشتم. برای خورن یه جرعه آب یا یک تیکه بیسکوییت خودم را در هزار تویی مخفی میکردم و بیسکوییت را نجویده قورت میدادم. یک بار هم که در طبقه چهارم یک ساختمان اداری بودم وقتی مطمئن شدم کسی در راهروها نیست، سراغ آب سرد کن رفتم و یک لیوان آب را این بار آرام تر سر کشیدم اما وقتی سرم را بالا گرفتم چشمم به جمال دوربین مدار بسته افتاد. تمام طول مسیری که با آسانسور پایین میومدم منتظر بودم دو نفر دم در منتظر باشن که مرا دستگیر کرده و برای احرای 80 ضربه شلاق به ملا عام ببرند...والا

نظرات 13 + ارسال نظر
:) چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 15:13

چقدر به خودت سخت میگیری امیرحسین

بالاخره احترام این ماه واجبه

عارفه چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 20:21

امیرحسین جان کار درست و شما کردی

اما نه به خاطر ترس از شلاق به خاطر احترام به روزه دارها و ...

حتی اگه دلیل موجه هم داشته باشیم این مجوز نمی شود باخیال راحت جلو همه هر چیزی خواستیم بخوریم.
بابا من که ادم گنده ام یک شنبه چند نفر که جلوم آب خوردن داشتم با حسرتی نگاه می کردم تا برسم به خونه هی فکر های مزخرف می اومد تو ذهنم که بروم یه چیکه اب بخورم.
حالا اون هایی که تازه می خواهن شروع کنن روزه بگیرن و تو تصور کن!

اون که بعله... وگرنه چقدر آدم هایی دیدم که در ملا عام در حال خوردن و نوشیدن بودند... تازه من جایی بودم که میدونستن مسافرم و روزه نیستم اما هر چقدر اصرار کردن هیچ چیزی نخوردم

آدم گنده که گفتی منظورت از چه لحاظی بود ؟! :))

شبــ نم چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 21:19

تو چقدر میری تهران .خبریه بگو ما هم بیایم ..!

خبر که ایشالا هست! :))

فافا چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 21:45 http://aroosak-f86.blogfa.com

مگه هنوز ضربه شلاق هست؟!

یه پست گذاشتم واسه روزه خواری و همونایی که این فتوا هارو میدند خودشون چه که نمی کنند...!

اصن اگه بخوایم به یه دید کلی نگاه کنیم همه تو این دنیا مسافریم و روزه بهمون واجب نیست

خلاصه سفر بعدیت اگه تو ماه رمضون بود این همه خودتو اذیت نکن

دو نفر تو استان فارس 80 ضربه شلاق خورده بودن
سر می زنیم :)
اون که بعله....از سوی دیگر همه مریض هم هستیم :)

عارفه پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:02

شب قدری این قدر جز من و در نیار امیر!!!!
اصلا فکر کردی من برای چی لاغر نمی کنم؟
چون تو دیگه کسی و نداری سر به سرش بگذاری افسردگی می گیری.
من این قدر فکر تو ام اما تو ؟!!!
نچ نچ نچ نچ برو خجالت بکش . برو از من نمی ترسی از خدا یکم بترس.الان متنبه شدی؟

بلی بلی... اصن شما یه دونه ای :)))

شما خودت چرا این ساعت آنی ؟!

عارفه پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 03:03

راستی من رو هم دعا کن. امشب که گذشت شب های دیگه.

محتاجیم به دعا :)

زهرا پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 05:07 http://beyzagh.blogfa.com

ما هم یه بار همین اتفاق برامون افتاد توی ماشین سرم و میبردم زیر فرمون میخوردم میومدم بالا. الان من خیلی ها رو دیدم که حودشون که میخورن هیچی تعارف هم میکنن بهت

آخر هم همون یه لقمه تو گلومون گیر میکنه :))
آره والا

سارا پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 15:43

شما که مسافر بودی ولی الان ی طوری شده که اگه روزه باشی باید بری یجا قایم شی.......بس که روزه خواری میکنن مردم اونم با افتخار.

والا...اصن یه وضی

farshad پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 22:26

خوبه...اتفاقا چند روز پیش بحثش شد...این اطراف که برعکسه...وقتی کسی چیزی میخوره...ما باید ازش عذرخواهی کنیم که نمیتونیم بخوریم و باعث میشیم معذب باشه....اصلا یه وضی...

از شهری به شهر دیگه محیط فرق داره و شرایط هم متفاوته...اما در کل همین هم هست

مسافر پنج‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 22:51

کم کم باید از شنیدن این جملات تعجب کرد از بس همه خیلی راحت روزه خواری می کنند...با خیال راحت و بی دغدغه

آره...البته شهر به شهر این موضوع متفاوته

فافا جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:54 http://aroosak-f86.blogfa.com

مریض برای اعتیاد به اینترنت؟

این سری که مجبور شدم توی ماه رمضون برم خونه ی خواهرم ریا نشه ده روز رو به خاطر روزه هام موندم!
خوب بالاخره چیزای خوشمزه می دیدم.ولی خوب همه مسافر بودند.یه عده هم داشتن برمیگشتن محل زندگیشون روزه بودند...!

کم پیدا میشن کسایی که رعایت کنند.لوح شهروند نمونه بهت بدیم ؟

اون هم یکی از علت هاشه :))

لوح نمیخاد...خشکه جساب کن :))

فافا جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 15:44 http://aroosak-f86.blogfa.com

یکی از علت هاشه ؟
والا من فقط به اینترنت اعتیاد دارم!
شما هم مثه اینکه از خودت مطمئن نیستی باید یه ازمایش بدی

ای اصفهانی.ای مادی گرا ! :))
به قول خودت : باشد!با لهجه بخون و معنی کن

تو تلفن چون اگه بخوام با کارت تلفن هم زنگ بزنم شماره هیچکسی را بلد نیستم!
تو کامپیوتر هم چون کارهای ترجمه، روزنامه ، فیلم های ندیده و خیلی چیزهای دیگه دارم که اگه خراب بشه کلا نابودم!

فافا جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 19:31 http://aroosak-f86.blogfa.com

نچ نچ شماره حفظ کردن که کاری نداره!

ایشالا که هیچ وقت خراب نشه.این پاک شدن اطلاعات واقعا دیوانه کننده اس!تجربه ی بدیه !حتی گاهی یه اهنگ هم پاک بشه ادم میسوزه!

بله...اما وقتی هیچ شماره ای را حفظ نکردی و گوشیت خرابه دیگه واویلاست
اوهوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد