ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از دقایقی پیش، بیست و هفتمین نمایشگاه کتاب با حضور رییس جمهور و ناشران و رسانه ها افتتاح شده و از فردا هم نمایشگاه برای بازدید عموم به مدت ده روز برپاست... چند سالی است که حضور دائم دارم و هر سال هم چندین جلد کتاب می خرم. همیشه سعی کردم تمام کتاب هایی که سال قبل می خرم را تا آغاز نمایشگاه بعدی بخونم و هر سال هم تعدادی از کتاب ها نخونده باقی می مونه. گوش همه از این پره که سرانه مطالعه ما ایرانی ها چقدر کم است و سالیانه به چند دقیقه محدود میشه. مشخصا اگر این حجم علاقه مندانی که هر سال به نمایشگاه کتاب می آیند ، همه کتاب بخرند و آن کتاب یا کتاب ها را بخوانند مطمئنا سرانه مطالعه سالیانه به یک ساعت میرسه اما چرا همچنان همه چیز مثل گذشته است؟ چرا نمایشگاه کتاب اینقدر شلوغه؟ چرا تهرانی ها که همیشه به ناشران دسترسی دارند یا با یک ساعت وقت صرف کردن در انقلاب هر کتابی را می توانند پیدا کنند به این نمایشگاه می آیند؟ یعنی ده درصد تخفیف اینقدر تاثیر گذاره؟
به نظرم من نمایشگاه کتاب حداقل برای نیمی از افراد یکی از همان "شو" های همیشگی است. همان شو هایی که هر روزه نمونه های دیگری از اون در کوچه و خیابان بروز داره. اگر مد بوتاکس و تزریق ژل باشه عده ای باید در این مد سهیم باشند. اگر تتو باشه مردها هم علاقه نشان می دهند. اگر مد تماشای سریال ترکیه ای باشه همه باید حداقل یکی از این سریال ها را دیده باشند. چرا؟ چون بعد از آن نوبت به شو می رسد. مکان و زمانی برای نمایش داشته ها... برای اینکه در فلان مهمانی بتوان از بوتاکس و تتو و "عمر گل لاله" صحبت کرد. برای اینکه در فلان مهمانی بگوییم وای این بار هم چقدر نمایشگاه کتاب شلوغ بود. بگوییم امسال هم نشر چشمه غرفه نداشت. بگوییم بن کتاب 60 تومانی که 30 تومانش را خودمان داده ایم فقط با خرید یک یا دو کتاب تمام می شود. بگوییم این وزیر ارشاد فلان است و بهمان.
اما ده روز دیگه نمایشگاه کتاب تمام میشه. شوی این نمایشگاه هم حداکثر بیست روز دیگه تمام میشه. بعد همچنان ما ایرانی ها هستیم و ویترین کتاب های نخوانده و سرانه مطالعه چند دقیقه ای...
سرانه ی مطالعه رو چطور به دست میارن؟ مگه میدونن روزی چند ساعت کتاب میخونیم؟ البته سرانه ای که میگی همش متعلق به کتب درسیه و سرانه ی مطالعه غیر درسی زیر 10 ثانیست.
متاسفانه همچین چیزی توی جامعه وجود داره...حالا هر چی هم فرهنگ سازی بکنن جواب نمیده...یعنی فقط برای قشر خاصی که اهل مطالعه اند جواب میده.از دم دانشگاه ما که بیای به سمت دروازه شیراز یه دکه ی روزنامه فروشی هست.این روی لبه ی دیوار دانشگاه جلوی دکه اش کلی کتاب چیده.کتابا مخصوص ایستگاه مطالعه است.میتونی همونجا بایستی و بخونی و بری و میتونی اگه حجم بالایی داشته باشه برداری ببری و بخونی و توی ایستگاه بعدی تحویل بدی...ولی فقط هر چی از این جا رد شدیم افراد خاصی رو در حال مطالعه دیدیم...قیافه هاشون دیگه برامون مشخص شده...حالا هر چی هم بکشن خودشونو...فقط اونایی که اهلشن مطالعه میکنن و وقت میذارن.بقیه همیشه بهونه ای برای مطالعه نکردن دارن..من خودم شخصا هر بار میرم نمایشگاه کتاب تهران با دست خیلی پر برمیگردم.خیلی پر یعنی واقعا پر...همشونم تا یکی دو ماه بعد از برگشتنم از تمایشگاه میخونم.ولی خوب برای یکی یه جلد کتاب هدیه میخرم میارم و اون اصلا یادش میره همچین کتابی هم دریافت کرده از من که بخواد مطالعه بکنه...:|
آدم واقعا باید به کاری که میکنه علاقه داشته باشه.صرف افزایش حضور در نمایشگاه و خرید کتاب به معنی رشد مطالعه نیست
در ضمن مسئولان باید رسیدگی کنن آقا...ما تا تونستیم هر سال برای فرهنگ مطالعه و کتابخوانی توی نمایشگاه حضور فعال داشتیم.امسال دستمون به فرهنگ تنظیم خانواده بند بوده....مسئولین باید خودشون فعالانه چند جلد کتاب بخرن هدیه بفرستند برامون
اره ب نظر منم همینطوره... من همه ی سعی امو میکنم ک جز گروه جو زده ها نباشم :)
یعنی این روز ها وقتی تا 9 شب تو کتاب خونه ام تنها دل خوشیم اینه جمعه بعد سنجش لعنتی می روم مورد علاقه ترین جای ممکن.
از الان لیست انتشاراتی که باید سر بزنم رو نوشتم.
در موردستتون هم بسی حرف دارم و زمان هیچ
اگه برای منم کتاب میخری من لیست کتابامو بهت بدم ..
فقط بی زحمت پای من نصف قیمت حساب کن ..
یعنی آدم باید مثل امیرحسین باشه..اصلا اهل مطالعه و کسب علم و دانش:)...
جدا از شوخی و این حرفها...به شخصه به جز کتب درسی و برنامه نویسی(اونم یک شاخه خاص) ،کمتر پیش میاد کتاب بخونم ولی از اهدای کتاب به دوستان بسی استفاده میکنم....البته میخونم ولی نه خیلی اخری کتابی هم که خوندم فکر میکنم پرسی جکسون بود:){اینقدر کودک درون فعاله..}...تازگی ها هم که با دیدن این ایبوک ریدر های خفن ساخت دست استکبار جهانی بسی مشتاق شدم که برم و یکی بخرم..یک وقت دیدی کتاب خون شدیم:)
+نماشگاه کتاب هم خوش بگذره...
متاسفانه ما از هر چیزی برای پز دادن استفاده میکنیم حتی کتاب..
نمیدونم چرا ولی با قسمتی از حرفات مخصوصا قسمتی که در مورد تهرانی ها نوشتی ارتباط خوبی برقرار نکردم ..
شاید بیشتر مواقع اینجوری که میگی باشه ولی بهتره همه چیز رو انقدر منفی نبینیم .. انقدر انرژی منفی ندیم ..
من خودم یک سال در میون نمایشگاه میرم .. تا لیست کتابایی که میخوام از یه حدی بیشتر نشه و مطمئن باشم کتاب نخونده ای ندارم نمیرم .. آره درسته که به ما همه چی نزدیکه .. درسته که میتونیم بریم انقلاب و راحت خرید کنیم .. درسته تخفیفای نمایشگاه چیز خاصی نیست ولی به نظر خود من فضای اونجا و اینکه بین قسمت های مختلفش راه بری و با لذت کتابارو لمس کنی و به این فکر کنی که این همه مردم به خاطر علاقه شون به کتاب اینجا هستن چیز ِ کمی نیست ..
فقط که نباید به همه چیز با دید ِ منفی نگاه کرد !!
در مورد پز دادن و سریال های ترکیه ای و رنگ مو و تتو و .. باهات موافقم .
ایا با شلوار پارچه ای باید رفت نمایشگاه یا جین
واقعا خوب بود
کاملا درسته
من چند بار رفتم زیاد چنگی به دل نمی زد بیشتر تفریحی بود تا فرهنگی..هر چی بخوای تو انقلاب هست راحت می خری..
من معتاد کتاب خریدن شدم نه کتاب خوندن
بالاخره یک روز شروع به خوندن میکنم
تا حالا اینو به کسی نگفته بودم الان گفتم