ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
1- با اجازه شما ، طلا کشید پایین... در این بحبوحه، عده ای هستند که در حین اینکه بر سر خود میزنند، طلا می خرند یا می فروشند و من مانده ام آنها در دهه محرم به علت عزاداری روی سر خود می زنند یا به علت اینکه طلا کشیده پایین... بعد در همین حین، همکاران من، هندزفری ها را در گوش نهاده اند و با خیال راحت پیگیر تماشای ادامه فیلم سینمایی خود هستند...
2- از خصوصیات بارز رانندگان بین شهری، گوش دادن به اهنگ است. گرچه ممکن است نوع آهنگ های سِلِکت شده متفاوت باشد اما همه راننده ها بی برو برگرد آهنگ گوش می دهند. در این مدتی که دائم السفر بودم از آهنگ های جواد یساری و آغاسی شنیده ام تا خواجه امیری و شش و هشت آنور آبی تا شجریان و کوروس سرهنگ زاده! در دهه محرم چون نمی شود آهنگ های شاد مجلسی گوش داد همگی متفق القول مداحی گوش می کنند... در سفر اخیرم این توفیق نصیبم شد که سه نوع مداحی گوش کنم. مداحی اول شعر و نوحه نداشت. فقط صدای دوبس دوبس می آمد.... نمی دانم ذکرشان چه بود اما در هر حال این صدا می آمد. در نوع ذوم مداح محترم به خودش بد و بیراه می گفت و مرتب می گفت من فلان حیوانم و خودش را به سگ و غیره تشبیه می کرد. نوع سوم به خودش بد و بیراه نمی گفت بلکه مذاهب دیگر را نشانه گرفته بود و به آن ها بد و بیراه می گفت ... خلاصه توفیقی بود که به این راحتی ها نصیب هر کسی نمی شود... میدانید باید سِلِکت شده باشید!
3- امتحانات دانشگاه تمام شد. دیگر به غیر از پایان نامه کاری در دانشگاه ندارم و بعید است دوستان دوران دانشگاه را ببینم. بعد از پایان امتحان که ساعت 12 بود قرار شد برویم دور هم ناهار خداحافظی بخوریم. 40 دقیقه طول کشید تا همکلاسی های خانم، به سرویس بهداشتی رفته و خود را مجددا بیارایند! ( آرایش مجدد غلیظ). به علت کثرت جمعیت و نبود وسیله نقلیه رفتیم آن طرف خیابان در رستورانی که ما پسرها همیشه ناهار را آنجا می خوریم. در این حین خانم ها اعتراض نمودند و گفتند این روستوران بی کلاس است. خلاصه تا برویم رستوران با کلاس ساعت از یک هم گذشت و من که یک و نیم بلیط داشتم مجبور به ترک رستوران شدم! اینگونه بود که در آخرین امتحان، بنده گرسنه سوار اتوبوس شدم و فقط پای عکس دورهمی دوستان در رستوران را لایک کردم...
هرسال طلا این موقع ارزون میشه نه؟:)





اهنگ های رانندگان رو شنیدم همین هاست که میگی:))
ولی پارسال شب تاسوعا که میرفتم تهران راننده هایده و حمیرا گذاشته بود.اتوبوس هم همه دانشجو همه عشق کرده بودند
اصلا هم کسی به روی خودش نمیاورد شب تاسوعاست:|
سعادتی نصیبتن شده.زیارتت قبول حاجی:))
یعنی همشون رفتند ارایش کنند برگردند؟
به هرحال ارایش برای خانوماست ولی چهل دقیقه
از ساز مخالف تو جمع متنفرم.
پس خاطره ی خوبی برات نموند از روز اخر...
هر سال اگه منظورت ایام محرمه ،آره ارزون میشه اما این باز اونس جهانی سقوط کرد بدجور...
الان دیگه وقتی گشت ارشاد دم به دقیقه میاد بالای اتوبوس و همه چیز را چک میکنه فکر نکنم غیر از مداحی بشه چیزی گوش کرد :))
خاطره بدی هم نموند اما دوست داشتم فرصت داشتم تا دور هم ناهار بخوریم :(
فارغ التحصیلیت هم مباررک.ایشالا دکترا
بابا صبر کن حالا پایان نامه را بنویسم و دفاع کنم و فارغ التحصیل بشم بعد تبریک بگو :))
ممنونم
اون موقع هم تبریک میگم.تبریک گفتن که چیزی ازم کم نمیکنه
با تشکر فراوان...
فقط بگم من در هیچ زمانی سور نمیدما :)))
خیلی باهوشی شما



حالاشما که سلطان و شعبون رو میشناسی.تشریف بیار با سلطان و فانوس هم اشنا شو خیلی خوبن
جبران ناهار که پیش دوستات نموندی
چقدر خوبه دوستاهایی دارم که برای جبران خاطرات تلخم من را به ناهار دعوت می کنن :)))
نچ نچ اشتباه متوجه شدی.بهت گفتم باهوش خرابش نکن

شما چون خاطرات تلخت رو فراموش کنی مارو به ناهار دعوت میکنی
اینجوری خاطراتم تلخ تر میشه
حالا نمیخوام زیاد تو زحمت بیفتی... یه ناهار مختصر در حد بره کباب کافیه
ما رو می بینی حالت خوب میشه خیالت راحت نمیزاریم بهت بد بگذره.اونم من و عارفه


چه خوش اشتها هم هست.
من ماست و خیار هم تو خونه درست کنم بابام میگه عجب بره کبابی از بس دست پختم خوبه.بفرمایید در خدمتیم
قابل شمارو هم نداره.دوستی که این حرفا رو نداره
عارفه هم میخواد بیاد؟!؟! نه؟! شوخی میکنی؟!
من اصن حالم خوب شد...کلا همه خاطرات تلخم را یهو فراموش کردم
عارفه خود منه فقط از نظر سایزی تفاوت داریم

نه خواهش میکنم تشریف بیارید.میخواین با پیک بفرستم خدمتتون؟
با پیک خوبه :) هزینه پیک هم یکباره بده دیگه :)))
ای جووووونم یعنی فافا من تو نداشتم چه می کردم . واقعا به این می گن دوست. اصلا امیر ولش کن شما اومدی تهران بیا من خودم می برمت بیرون با هم خوش بگذرونیم

اصلانش هم کاری دیگه به این امیر نداریم.
امییییییییییییییییییییییییییییییییییییییر کشتمت . نامرد بدجنس !!!!
نه وایسا وایسا یه خاطره تلخی من برات بسازززززم
نه ...تو با همون فافا برین بیرون...من از دور مدیریت میکنم
پیشاپیش تبریکات فراوان من رو پذیرا باش. ایشالا پایان نامه هم به خوبی و خوشی بگذره و همینطور شاهد پیشرفتهات باشیم.
با تشکر...این ها را با من بودی؟!
می رویم با هم بیرون اصلا همه این جا مهمون من جز تو
وایسا مدیریت کن .
ایییییش (ایکون مثلا در آوردن جز و قهر و لوس شدن و بقیه مخلفات )
امری باشه امیرحسین خان


ماست و خیار می ریزم تو بطری میفرستم
عارفه جان من ده صبح بلیط تهران دارم عصر تهرانم.اخر هفته می بریم برج میلاد?:-D
اگه میدونی به توافق نمیرسیم.من با امیر به توافق برسم بهرحال بحثه شکمه وغذا مهمه
ماست و خیار همون استارتره؟!
جاده تهران ای لاو یو خودم.:-D
نه مهندس گفتم که پدرم از بس دست پخت من خوبه میگه ماست و خیاری که من درست کنم اندازه بره کبابه.نوش جونت پبشاپبش:-D:-D
بیچاره پدرت :))
طلا دیگه قدیمی شد..لطفا از املاک و مسکن و زمین خبر بنویس
چیکار میکردن اون تو....یعنی تابلو داشتن در لحظات آخر تیری در تاریکی مینداختن بلکه هوش از سر یکی از پسرا ببرن....بی شوهری بیداد میکنه
من کلا توی سفر هندزفری توی گوشمه که مجبور نشم علایق راننده رو تحمیلی گوش بدم...محرما که دیگه صد در صد همین کارو میکنم.چون معمولا مداحیای درست و درمونی گوش نمیدن.یا آهنگ و موسیقی قاطیش داره و یا شعرش مشکل داره...
چهــــــــــــــــــــــل دقیقه؟؟؟؟؟!!!
قدیمی شد؟؟! بیا برو بابا
یعنی از 12 شب تا صبح با هندزفری آهنگ گوش میدی؟!
چهل دقیقه هم شرایط خاص داشت!
نـــــــــــــــــــــه عامو...تو مگه خواب نداری؟؟؟
اون موقع که من هفت تا پادشاه خواب میبینم....
ولی توی روز که توی اتوبوس باشم و خانومی یا همراهمم خودش مشغول کاری باشه و حرفی نداشته باشیم هندزفری تو گوشم میذارم.در غیر این صورت انقدر حرف میزنیم با هم که نیاز نداریم چیزی گوش بدیم اصن...
خب من که خانومی همراهم ندارم... معمولا هم نصفه شب تو اتوبوسم. این صداها هم موقع خواب به گوشم میرسه :))
چرا بیچاره پدرم?


عاقا منم اعتراف میکنم اعتیاد به آهنگ داشتم.امروزم جاده بارونی بود تنها تا تهران فقط آهنگ گوش دادم.
خوشبحالت شب میری سفر امیرحسین.من نمیزارن شب برم چی بشه اجازه بدند.البته منظورم دوازده شب به بعده
راستی تو فلافل کثیف هم سور بدی من اسمم رو عوض میکنم
نتیجه گیری اخلاقی این که باید ما ها برات دست به کار شویم یه خانمی گیر بیاریم امیر.
فافا جدی تا کی تهرانی . حالا توانم به برج میلاد که نمی رسه اما چهار تا کافی شاپ چیزی می تونم مهمون کنم.
اگه وقت خالی داشتی من پایه ام بریم بیرون ها
تو ذهنم هست که گفته بودین طلا گرون می شه مهندس...چی شد ارزون شد؟
احتمالا این بار هم من را با یکی دیگه اشتباه گرفتین. این آخرین نظری بود که من در مورد طلا در جواب کامنت علیرضا دادم:
-----------------
دیروز اونس افت محسوسی داشت اون هم به خاطر انتشار نرخ بیکاری آمریکا بود. فعلا تو بلندمدت به نظر میاد که طلا روند کاهش داشته باشه
شنبه 12 مهر 1393 @ 13:12
فکر نکنم اشتباه کنم ولی اون نظرتون مال قبل از این بود