از همون اوایل هم علاقه زیادی به لوازم التحریر داشتم. و دقیقا از همون اوایل هم جزوه هام مرتب و تمیز بودن... تو دوران دبیرستان دو بار دفترهام را که به دوستام دادم گم کردن و مجبور شدم از اول بنویسم. دانشگاهم که جزوه هام مرتب دست به دست میشد. این اواخر که استادها هم جزوه ام را می گرفتن... اما نمی دونم کدوم علته و کدوم معلول...استفاده از این لوازم التحریر علت جزوه های خوبم بود یا چون دوست داشتم جزوه های مرتبی داشته باشم به لوازم التحریر علاقه مند شدم...در هر حال همیشه دوست داشتم برم فروشگاه لوازم التحریر و وسایل جذاب و حتی رنگی بگیرم... از موارد معمول که بگذریم لاک غلط گیر، کاغد یادداشت های چسبی، گیره های کاغذ، خودکارهای مختلف، ماژیک های لایت و  خیلی چیزهای دیگه دارم و دوست دارم باز هم داشته باشم و دوست دارم از همه اینها هم استفاده کنم...

چند روز پیش که تهران بودم، برای کاری به سرعت در حال رفتن به سمت بورس بودم که چشمم افتاد به چند تا از این فروشگاه های لوازم التحریر های فانتزی... لامصب ویترین های جذابی هم داشتند... برای دقایقی یادم رفت عرق روی پیشونی ام به دلیل سرعت زیاد راه رفتن برای رسیدن به جایی و انجام دادن کاری بود... مثل بچه ای که برای شکلات ذوق می کند ، با هیجان تک تک وسایل ویترین ها را نگاه میکردم و دوست داشتم بروم داخل مغاره و با دست پر برگردم...

نظرات 12 + ارسال نظر
فافا جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 15:34 http://aroosak-f86.blogfa.com

من هیچ وقت جزوه هام خوانا نیست! چون دستخطم اصلا خوب نیست!
با این حال همیشه ازین چیزا میخریدم هنوزم میخرم راستش.خیلی قشنگن اخه!بدتر از خودم بابامه که هنوزم میره و کلی چیزای فانتزی میخره واسم

یادش بخیر یه دورانی کارم این بود.کلی مقوا و چیزای تزئینی میخریدم کارت پستال و جعبه فانتزی درست میکردم!کادو میدادم به این و اون:)

وقتی کارت تموم شد میرفتی و میخریدی :)
گاهی خریدن این چیزای کوچیک کلی حس خوب به ادم میده!


+معمولا تو دانشگاه پسرا جزوه ی دخترا رو می گیرند

اما من چک نویس هام هم به شدت خوانا و مرتبه...فقط وقتی میرم جلسه های مطبوعاتی مجبورم تند تند بنویسم و دیگه خوانا نیست :))

بله...اما خب پول میخواست و من هم مسافر و خرج سفر هم بالاست و از این حرفها :)

بله...اما جزوه های من یه چیز دیگه است

طـ ـودی جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 18:47

شما دومین مردی هستین که توی این مدت من میبینم که علاقه مند به لوازم تحریر هست!!!
کاملا شگفت زده ام من!!

ما خیلی خااااصیم :))

فافا جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 19:17 http://aroosak-f86.blogfa.com

بابا دست خط خوانا.حالا هی بگو لجه منو دربیار
اواخر این ترم یه استادامون که ازین دانشگاه رفته بود بهم زنگ زد جزوه دو ترم پیش یه استاد دیگه رو بگیره.تلف شدم تا پاکنویس کنم تحویلش بدم!

+گفتی خرج و کبابم کردی..هزینه ها واقعا رفته بالاها دیگه نمیشه رو قیمت یه دقیقه پیش هم حساب باز کرد...چند روز پیش وقتی از امادگاه برمیگشتم پول برام نمونده بود.ادم مریض به من میگند ده روز تهران بودم هی امروز فردا کردم تا انقلاب نرفتم برای کتاب خریدن!
قسمت عظیم این خریدا سفارشای خالم برای پسرش بود که شامل لوازم التحریر میشد و سرسام اور بود.


+امشب بعد دعاهای خودتون منم دعا کنید لطفا:)

میگم که ... همون لذت دیدن ویترین ما را بس!!

محتاجیم به دعا

مسافر جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 22:42

تا حالا فکر می کردم دختر ها به اینجور وسایل فقط علاقه دارن..جزوه هام همیشه مرتب هست و دست بچه ها ولی در بهترین حالت فقط یک خودکار قرمز اضافه داره

تو جزوه نوشتن هم من فقط خودکار آبی و مشکی دارم

شبــ نم شنبه 28 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 09:05

جدای اینها اون دفتر یادداشتهایی که شکل میوه های قاچ شده هستن و میشه روی هر قاچش یادداشت کرد خیلی خوشملن ...
نانازمن اینقدر دوست داره این فانتزیارو که هفته قبل مجبورم کرد بریم چند تا از این مغازه ها که جامدادی بگیره .دیگه خدا رو شکر همون دومین مغازه آقاهه گفت که صبر کن مدلهای جدیدتری برای اول مدرسه میرسه .که دیگه منصرف شد ...

هر وقت مدل های جدید اومد من را هم خبر کن

علیرضا شنبه 28 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:38 http://ghasedak68.blogfa.com

دقیقا مثه من.من از بس تو کشوی میزم برگه برچسبی رنگارنگ و گیره کاغذ رنگی و دفترچه های فانتزی جورواجور دارم علی هر وقت میاد تو اتاقم اول جایی که براش جذابیت داره اتاق و میز منه.بعد میره تو اتاق راحیل:))))همیشه هم تو آمادگاه که میرم برای انجام کاری یک ساعتی بیخیال میشم و میرم خوب میگردم و از هر چیزی حوشم بیاد ولو یه پاکن کوچیک میخرم.جزوه هامم همیشه دست به دست میشد تو دانشگاه.ولی بیشتر بخاطر درست بودن نگارش و نوشتنم و معلوم بودن فعل و فاعل جمله هام و هم بخاطر کامل بودن و خطم.
یادمه اولین باری که رفتیم سیتی سنتر اصفهان همه تو غرفه های دیگه میگشتن و من هنوز تو لوازم التحریرش بودم.

اتفاقا منم همیشه آمادگاه میرم سر همین فروشگاه ها...مگه سیتی سنتر غرفه لوازم التحریر داره؟ پس واجب شد یه سر برم اونجا :))

رفتن علی به اتاق راحیل خیلی معانی دارد :)))

farshad شنبه 28 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 14:18

:)..خوبه خوبه...از این نمونه ها ما هم توی دانشگاه داریم....و خدا حفظشون کنه...میگن پسری که جزوه خوب بنویسه گلی از گلهای بهشته...من که به شخصه راضیم ازتون:)...حدود نصف معدلم رو مدیون همچین دوستانی هستم:)..
اون علاقه به لوازم التحریر رو منم دارم ها...ولی خوب چه میشه کرد ..جزوه هام رو خودمم نمیتونم بخونم:)...یادمه یکبار بچه تر که بودم..یک اتد دیدم اونزمان بود 10 هزارتومن....فابرکلستل بود و از جنس چوب....پولامو جمع کردم که بخرمش...به ده تومن که رسید اطرافیان مخم رو زدن که پسر جان تو که صبح پاک کن میگیری زنگ اول گمش میکنی جرا میخوای سرمایه های مملکت رو به باد بدی...دیدم حرف حقه..دیگه یادم نیست پول رو چیکار کردم..احتمالا به سرنوشت پولهای عیدی بچگیم دچار شد:)..

عجب اتدی بوده :)))

دل آرام شنبه 28 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 14:28 http://delaramam.blogsky.com

بدجنس ها انقدر هم جذاب درستشون میکنن که هر وقت از پشت ویترین لوازم التحریر فروشی رد میشم حتی اگه لازم هم نداشته باشم به هوس میوفتم بایستم و نگاهشون کنم...

منم دقیقا همینطورم :)

علیرضا شنبه 28 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 18:49 http://ghasedak68.blogfa.com

اره..همون اولشه.بعد غرفه ی گوشی موبایلا.یه دفترچه هایی داره.من و خاومی هم که عشق دفترچه ایم.بعد اصن جعبه مداد رنگی که نگو.چند وقته شدید وسوسه شدم یه جعبه مداد رنگی 48تایی بخرم برا خودم.:))))
علی کلا جدیدنا بعد تولد راحیل حرفا و کارای معنی دار زیادی داره.خوبیش اینه من باهاش راه میام:)))

میدونی قیمت همین جعبه مداد رنگی ها چقدره؟!

به به ... :)))

طـ ـودی دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 06:48

:))
خب این خاص بودنتون رو نمیشه یک ذره مسری کنید،‌به همنوعانتون سرایت بدید،‌ بلکه ما یه نفس راحتی بکشیم و جرات کنیم در جا مدادی هامون رو باز کنیم!!!!
والـــ ـــلا!!:دی

نه نمیشه...چون من خـــــاصم

طـ ـودی دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 21:50 http://b-namoneshon.blogsky.com/

حیف شد! :(

چرا آیا؟

نیلو دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 23:36

تو اولین پسری هستی که این چیزارو ازت میشنوم !! چقدر پسرا ما دخترارو سر همین خودکار رنگیا و علایق مسخره میکردن !!! نگو خودشونم دوس دارن رو نمیکنن ..

تهران بودی یه لوازم تحریری با هم میزدیم :))) همشم خودمون استفاده میکردیم

معمولا پسرها علاقه ای به لوازم التحریر ندارند...البته به غیر از من و علیرضا و عده محدود دیگری :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد