ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
فقط نیم ساعت بود که وارد روز جمعه شده بودیم. از ترمینال که بیرون اومدم توی سکوت شب آخر هفته فقط صدای فریاد راننده های تاکسی بود که به گوش می رسید. این موقع شب مسلما تاکسی خطی یا اتوبوس پیدا نمی شد و مجبور بودم تاکسی دربستی بگیرم.
یکی از راننده ها که فرد میانسالی بود رو به من گفت آقا تاکسی. اولش گفتم نه اما بعد نمی دونم چی شد که ازش پرسیدم تا فلان جا را چقدر میگیری؟ بعد از کمی چونه زدن سوار شدم...توی مسیر بود که بحث در مورد نرخ کرایه ادامه پیدا کرد و سر درد دل های آقای راننده هم باز شد. گفت دیگه نمی تونم به دختر کوچیکه ام هزار تومان بدم و بگم برو از سوپر هر چی میخای واسه خودت بخر. پرسیدم وضع شماها که باید خوب باشه و نرخ کرایه ها که بالا رفته. گفت نه اینجا که کسی پول نمیده!
گفتم خودت اصفهانی نیستی؟ گفت خدا نکنه! من 22 ساله که با اصفهانی ها زندگی می کنم ولی اینجا را دوست ندارم
گفتم چرا؟ که باز هم از اصفهانی ها مطالبی گفت که مسلما تعریف نبود!
نزدیک های پیاده شدنم بود که پرسید من کجایی ام. لبخند زدم گفتم من هم یکی از همین افرادی ام که 22 ساله باهاشون زندگی میکنی!
کرایه را که دادم در حالی که شوکه شده بودگفت آقا ببخشید قصد توهین نداشتم ها.
گفتم اشکالی نداره
سلام
. ما که یه بار اومدیم اون ورا یخمون یخ تر شد.گفتیم شاید دفعه دیگه اینجور نباشه. اما فعلا نوبت دفعه دومم نشده.
بد نبود لارج بازی در میاوردی و بقیه پول رو نمی گرفتی. تا ثابت کنی همه اصفهانی ها خ.... نیستند و اینم ازون حرفهایی که برای شهرهای دیگه میزنن هست.
من و یاد راننده های ایرونی خارج از ایران تو اروپا انداخت!
همین که دربست گرفتم آخر لارج بازی بوده
یختون یخ تر شد؟؟! یعنی چی؟!
من اگه جای شما بودم، بهش در حد یک «پیشنهاد» می گفتم که کتاب «سر و تهِ یه کرباس» رو بخونه و وصف اصفهانی رو از زبان محمدعلی جمالزاده بخونه و افتخار کنه که بیست و دو ساله داره در کنار اصفهانی ها زندگی میکنه و باهاشون همکلام میشه.
باز هم به قول محمدعلی جمالزاده:
«در مورد مردم اصفهان، باید گفت که مردمی تیزهوش، سختکوش، ساده پوش و زیرک و بذله گو هستند.»
امیرحسین جان... من یک ارادت خاصی به اصفهانی ها و خود استان اصفهان.
و به نظرم صفای اصفهان، از صفای دلِ اصفهانی هاست.
لازم به این چیزها نبود. اولا دوست داشتم بی پرده نظر اقوام دیگه را راجع به خودمون بدونم. بعد اگه می خواستم جواب بدم هم بعدا با خودش یا دوستانش تعریف می کرد به یه اصفهانی گفتم شماها فلان هستید و اون هم بهش برخورد و یعنی هستند و از این حرف ها
مریم خانم انصاری شما اصالتا کجایی هستی؟
بعد هم اینکه... به ایشون میگفتمک
«پدر جان! در این بیست و دو سااااااال، اگه انقدر بهت فشار اومده، هجرت می کردین از اصفهان، بلکه در سرزمین جدید، اوضاع بسامانتر می بود!!!»
این را بهش گفتم. می گفت به خاطر شغل اصلیش مجبوره اصفهان باشه ( شغل اصلیش نظامی بود)
ینی اولم آیاااااااااااااااا؟؟!!!
از سر یا ته؟!
ااااای ی ی ی ی ...چه وضعشه ؟؟!!!!

آغا قرار بود اینجا فقط آخر هفته ها تاییدی باشه ...اینجوری ما هفته مون رو قاطی میکنیم ..
ای ی ی ی ی...حالا مگه چیه؟!
یه تقویم برات بخرم حل میشه قضیه؟!
یکی از بهترین دوستان من اصفهانی بود. آنقدر دست و دلباز بود که اگر لهجه نداشت محال بود کسی باور کنه که اهل اصفهانه.
من اینکه یک صفت رو به یک قوم خاص اختصاص میدن رو قبول ندارم. واقعا در همه اقوام ویژگیهای خوب و بد وجود داره و این انصاف نیست که ملقبشون کنیم به صفتی خاص.
من هم قبول ندارم که بگیم همه اهالی فلان منطقه یا شهر فلان خصوصیت را دارند.
مثلا میگن اصفهانی ها بد آدرس میدن. اما من فقط یزدیها را دیدم که خوب آدرس میدن!
حالا این راننده تاکسیه چیا میگفت؟؟!!!
بدون سانسور باشه لطفا!!
اینجا نمیشه گفت آخه با لهجه تعریف میکرد
یعنی فکر میکردیم که اینها حرفه که فلان جماعت تو کسب و کار یک کلام هستن و بری تو بازارشون تخفیف نمیدن یا خیلی گرون با آدم حساب میکنن و توریست و مسافر فرقی نداره و همه انگار خارجی هستند که باید ارزشون رو تا جایی که راه میده گرفت.
.تا رفتیم و دیدیم یه خورده سر فرضیه امون ماندگار شدیم!
اما خب استثنا همه جا هست.
خب شاید قیافه ات به خارجی ها می خورده
والا من یه دوست اصفهانی دارم خداییش خیلی لارج و دست و دل بازه البته لازم به ذکره که با ما اهوازیا گشته
ما اصفهانی ها کلا لاااااااااااااارجیم
پدر و مادرم، تهرانی هستن.
پدربزرگم (پدر پدرم) گلپایگانی بودن... ولی از پدربزرگم به قبل، از دَم، «محلات»ی بودن.
می بینم که آدم با صفایی هستی. نگو که یک رگه اصفهانی داری
سلام
وبلاگ زیبا و جالبی دارید
بدینوسیله از شما دعوت می کنیم که به وب سایت شخصی امیرحسین احمدنیا
مجری صحنه و خبرنگار و... سری بزنید و از مطالب متفاوت در زمینه
علمی،تاریخی،طنز،بصیرت،سیاسی،اقتصادی،پندواندرز و بسیاری دیگر از مطالب
جذاب و خواندنی،آخرین اخبار و بررسی ها از انتخابات ریاست جمهوری 92 و...
دیدن فرمایید
ضمنا در صورتی که با تبادل لینک با وب سایت ما موافق بودید می توانید پس از
ثبت لینک ما از طریق سایت به ما اطلاع دهید تا ما نیز لینک شما را با آدرس
دلخواه شما ثبت نماییم.
پیشاپیش از توجه شما متشکریم.
آخی .. چقدر خجالت کشیده طفلی .. واسه چی از همون اول نگفتی ؟!!! واقعن که
تنها چیزی که نکشید خجالت بود!
ای بابا من فک میکردم اصفهان جای خوبیه،خب حالا که ازتون ناراضی بوده اقای رتننده دیگه نمیام اصفهان