گذاشتن کامنت تنها با ارائه کارت ملی

تو ماشین با مامان و داداشم نشستیم و به سمت خونه بر میگردیم. از کنار مرغ فروشی محله که رد می شیم می بینیم بر خلاف هر روز ، چند روزیه که یخچال هاش به کلی خالی هستند. کنارش می ایستیم . برادرم که باهاش صمیمی تره می پرسه: " کیوان چند روزیه مرغ نیاوردی؟!" میگه : "چیزی برامون نیاوردند. همه اش را می فرستند تهران. می خواهند اونجا کسی صداش در نیاد!" دوباره که راه می افتیم به سمت خونه مادرم میگن:" شماها چقدر بی بخار هستید. اگه زمان ما بود برای همین مرغ انقلاب می کردیم!"

قیافه من و داداشم:  

***

اخبار این چند روزه را هم اگر پی گیر باشید به نتایج جالبی میرسید

از یک طرف در خبرها اومده که امروز در تهران با ارائه کارت ملی می تونید مرغ دولتی دریافت کنید. البته اون هم محدود

این کارت ملی کلا مدتیست روی اعصاب همه است. برای استفاده از کامپیوتر در کافی نت ها ، کارهای بانکی و اداری ، ثبت نام های اینترنتی و ... مجبور به ارائه کارت ملی هستیم. حالا هم که برای خرید مرغ باید نشانش دهیم. قبلا ها ارائه بلیط نشانه شخصیت بود. اما نمی دانم ارائه کارت ملی نشانه چیست؟! زین پس و  با توجه به شرایط حساس کنونی این خدمات تنها با ارائه کارت ملی امکان پذیر خواهد بود :

خرید از سوپر محله

عبوربا ماشین از خیابان های بالای شهر

استفاده از سرویس های بهداشتی پارک ها

دیدن پل خواجو و زاینده رود خشک آن هم از فاصله صد متری

***

از اون طرف هم سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی می گوید نباید تصویر مرغ خوردن در تلویزیون نشان داده شود

با توجه به گرانی های اخیر مثل گرانی نان ، شیر پاستوریزه و لبنیات ، گوشت قرمز ، میوه ، چای خشک ، برنج ، حبوبات و کلیه اقلام مصرفی قاعدتا باید کلیه های صحنه های خوردن و آشامیدن از رسانه ملی حذف و تعدیل شود.

و اگر بخواهیم دستور سردار احمدی مقدم را به موارد دیگر هم تعمیم دهیم و با توجه به گران شدن و تورم شدید پوشاک ، زین پس تمامی هنرپیشه ها و مجریان تلویزیون حق پوشیدن لباس را نخواهند داشت! ( چه شود!!!)

نظرات 18 + ارسال نظر
جزیره یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:32

اول

دست دست

امیرحسین... یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:35 http://afrand2.blogsky2.com

دوم

دمت گرم. کارت حرف نداره

جزیره یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:38

دونفر هستن در این دنیا که چش دیدنشونو ندارم. دهنمو وا نمیکنم و نمیگم چه کسانی هستن تو هم لطفا اینقده اسم یکیشونو نیار جلو من ، اعصابم میریزه بهم
بهش هم بگو گِل بگیره دهنشو تا گل نگرفتم واسش. دیگه شورشو در اورده بس میاد نطق میکنه تو تی وی

شما خون خودت را کثیف نکن
منظورت از نفر دوم چیزه دیگه....چیز....سردار....خب گفتی اسمش را نگم دیگه !

هیچکاره یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:16

امروز مرغ تو اصفهان توزیع شد با صف در هر طرف شامل ۲۰۰ نفر زن و مرد . مردم فکر کردن قهطی اومده یا اگه مرغ نخرند میمیرند

کوجا آیا؟! بوگو تا بریم تو صف زنبیل بگذاریم

علی دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:31 http://sheyda07.blogfa.com

سلام.میگم ما اصن نفهمیدیم منظور جزیره کدوم دونفره اصلا...
راستی این مرغ که میگین چی هست؟:)
امیرجان آپ کردم...بیای خوشحال میشم.

اشکال نداره
چشم میرسم خدمتتون

علیرضا دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:42 http://www.ghasedak68.blogfa.com

چهارشنبه صبح که ما اومدیم بعدش رفتم آرایشگاه یه صفایی به سر و صورتمون بدیم .آرایشگرم میگفت صف مرغ بوده از بازارچه ولیعصر تا دم خود سه راه سیمین...فکر کــــــــــــــــــــــن....این همه راه صف واسه مرغ....چه خبر بوده مرغو اینجا دولتی میدادن و اصن مهمتر از همه اینجا مرغ میدادن...بنده خدا میگفت واسه تولد بچش خانومش گفته مرغ بگیر الویه درست کنیم...میگفت هر جا گشتم هیچ جا مرغ نبود...توی این چند روزم که خبرا رو مستقیم از تلویزیون میشنیدم و از جمله همین که تهرونیا روزانه دو تن مرغ مصرف میکنن و فقط ۲۰ درصد این مرغ رو خود تهران تولید میکنه و بقیه رو باید از شهرهای دیگه وارد کنه.و خوب بالاخره همه دست به دست هم میدن تهرونیا یه وخ سخت بهشون نگذره...باز ما شانسمون گفت قبل از اینکه بیایم و این اوضاع پیش بیاد مامان اینا رفته بودن مرغمونو خریده بودن.حالام هنوز بابا صورتحسابا رو رو نکرده.بنده خدا هی هم میگه نمیخواد بدی...بیخیال بابا...معلوم نیست چه رقمای نجومی تو اون فیش خریدا هست که بابام هی از دادن فیش خریدای این چند وقت خود داری میکنه...
و اما سردار احمدی مقدم کلا نمیدونم چرا تو هر بحث مربوط و نامربوطی وارد میشه بیخودی...مفتش بیشتر بهش میخوره تا سردار...
با این اوصاف باید بگیم کاشکی لباس و پوشاکم خیلی قیمتش بره بالا ببینیم این کارو میکنن...
میگم خوبه دادا شما لپ تاپت مشکل پیدا کرده بود...روزی یه پست..چه خبرته؟؟؟

این که دیروز دو تا پست گذاشتم جریان داره
بیا اون ور تا بهت بگم

علیرضا دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:14 http://www.ghasedak68.blogfa.com

مـــــــــــــــــــــــــــــــــرگ.....فعلا که یه عالمه وقته بنده رو اون ور قال گذاشتین...کدوم جهنمی هستی تو امروز هی میری هی میای؟؟؟؟خوبه بهت گفتم زود بیا....کجا رفتی پ تو؟؟؟؟زود باش بیا دیگه...

شما بالاخره تونستی تولید کنی همون چیزا یا گند زدی؟!

عارفه دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 15:20 http://ashianeye2.blogsky.com/

از پایتخت نشین بودن خودم خجالت کشیدم
این روز ها همه حق هم دیگر رو می خورند حتی تهران هم حق بقیه ی شهر ها رو.

تو ده ما مرغ نمیاد

علیرضا دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 15:49 http://www.ghasedak68.blogfa.com

خجالت بکش جانم...خجالت بکش...بایدم بکشین...یه وقت آب تو دلتون تکون نخوره ها...

جزیره دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 19:53

علی خان جان(به قول آوا جان)، خب نباید هم متوجه بشین اون دوتا کی هستن،چون امیرحسین فقط اسم یکیشونو تو پستش گفته نه هردوتاشونو:دی

دیگه اون روی من را بالا نیار که هر روز بیام تو وبت اسمشون را تکرار کنما

قصه گو دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 21:30 http://khalvat11.blogfa.com/

همه رو ول کن اون قسمت آخر رو بچسب
جدن چه شود

نمیشه اما اگه بشه چی میشه

علیرضا دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:42 http://www.ghasedak68.blogfa.com

شد که...برات که گفتم...عکسشو بعد میذارم....
بالاخره محصول مشترکه....تو هم خیلی تو درست کردنش کمک کردی

حتما بگذار ببینم چه دسته گلی به آب که نه ، درست کردی؟!

علی دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 23:05 http://sheyda07.blogfa.com

میگم این جزیره ته همه ی بچه زرنگایه ایرانه
جانم دارم بهت طعنه میزنم دیگه دوهزار آی کیو دارم بعدشم این ی حسه طبیعیه و فراگیر مال شخص شما فقط نیست

نه دیگه
فقط شما آی کیو هستی

تلاش دوشنبه 26 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 23:09

واقعا چه شود؟!!!!
امروز همسرم یکدونه مرغ خریده شده 17000 هزارتومان!!!
تازه دارن این همه مرغ می فرستن تهران اوضاع اینه خاک برسرشون..
خوبید شما؟

جزیره سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 00:38

نه بابا اون یکی سردار نیست امیرحسین....
اون یکی فاجعه ست اصن....اصن نمیگم اسمشو که شب قیافه ش به خوابت نیاد یهو سکته کنی

اسمش را بگو
لااقل حروف اول اسم و فامیلش را بگو

نیلوفر سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 15:26

حداقل حالا دیگه خروسا احساس آرامش میکنن
تازه میدونین که مرغ سرطان زاست!!!!اصلن مرغ چیز خیلی بیخودیههه!والااا
خوبین شما؟خوش میگذره؟؟؟
مرغی چیزی خواستین بگین ما یه چنتا آشنا در این زمینه داریم، بالاخره یه کمکی کرده باشیم:|

بابا آشنا در این زمینه
بابا مایه دار
بابا مافیا و باند و باند بازی

هیچکاره چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:04

تو این وضع من سعی میکن خودم تخم بزارم جوجه بشن بزرگشون کنم که خرجم کمتر بشه
فقط میترسم بعد کار به زاییدن گاو و گوسفند برسه اگه نه برای تخم یه کاری میکنم دیگه

تلاونگ باشه لطفا

شبنم چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:54

حالا که تخم میذارین طلاییشو بذارین..بیشتر به درد میخوره ...

بیا... خانم ها همه چیز را در طلا می بینند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد