افرند
افرند

افرند

لبخند تحقیر آمیز




زمانی که به خیر و خوشی و پس از رفت و آمد ها و پیگیری های فراوان کارت معافیت از سربازی را گرفتم ( شرح مفصل ماجرا را می توانید در اینجا و اینجا بخوانید) فکر می کردم هر روز باید این کارت را به یک نفر نشان دهم یا در خیابان جلوی راهم را می گیرند و می گویند :" هی پسر تو سربازی رفته ای؟" و من هم با لبخندی تحقیر آمیز و به سبک نشان دادن" نشان مخصوص حاکم بزرگ میتی کومان "، کارتم را از جیبم در بیاودم و به مامور گیر دهنده نشان دهم. ولی این کارت به هیچ دردم نخورد ، نه به کسی نشان دادم و نه کسی به این بهانه سد راهم شد. البته اگر بخواهم روراست باشم باید بگویم که فقط یکجا به دردم خورد. آن هم زمانی که با ارائه کارت، مدرک دانشگاهیم را گرفتم که ایضا آن مدرک که به قول یکی کاغذ پاره ای بیش نیست به هیچ دردم نخورد.

پارسال که اعلام کردند تمام دارندگان کارت معافیت باید بر حسب زمان های تعیین شده با مراجعه به دفاتر خدمات پلیس + 10 کارت خود را هوشمند کنند من هم از سر بیکاری رفتم و به صورت داوطلبانه کارتم را به آنها دادم و یک رسید گرفتم. این رسید فقط یک ماه اعتبار داشت . از زمانی که رسید را گرفتم بیش از دو ماه می گذرد! اما خبری از آن کارت نیست. وقتی هم با دفاتر خدمات پلیس + 10 مراجعه می کنم می گویند حداقل سه چهار ماه طول میشکد ولی نمی دانم چرا رسید من فقط یک ماه اعتبار دارد!  وقتی می گویم حالا کارم به این کارت گیر است با لبخندی تحقیر آمیز می گویند خب میخواستی نیایی و کارتت را به ما بدهی! والا...

حالا که شدیدا نیاز به این کارت دارم هیچ چیزی در دست ندارم. فقط یک رسید نامعتبر و یک کپی که برابر اصل نیست. اگر هم کسی بهم گیر بدهد و ازم کارت پایان خدمت یا معافیت بخواهد باید منتظر لبخند تحقیر آمیزش باشم.

وجدانم! میگه: چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی....

استاد...

امروز 15 اردیبهشت سالروز تولد استاد بزرگ آواز ایران غلامحسین بنان است. استاد بنان به اعتقاد قشر کثیری از دوستداران و صاحب نظران موسیقی بهترین صدای موسیقی ایران را دارا بوده و هست. کسی که من همیشه و در هر مکان آمادگی این را دارم که با شنیدن صدای دلنشینش وقتی می گوید " تا بهار دلنشین آمده سوی چمن" یا با تحریرها و زیر و بم های فوق العاده اش در "باز ای الهه ناز" آرامش بگیرم و به صدای او و موسیقی ایرانی می بالم. خیلی از هنرجویان موسیقی ایران قطعاتی که او خوانده است را در دوران آموزش موسیقی می آموزند و اکثر شیفتگان آواز ، ردیف های موسیقی را با صدا و سبک او یاد می گیرند.

به شخصه ( و به اعتقاد خیلی ها که با آن ها در این زمینه صحبت کردم) بر این باورم که بهترین و کامل ترین صدای آواز خوانی ایران و موسیقی سنتی ایران متعلق به اوست.

امسال صد و یکمین سالروز تولد اوست. ای کاش در تهران بودم و به مزارش در امام زاده طاهر کرج سر می زدم.

روحش شاد....یادش گرامی


پی نوشت: یاد و خاطره ایرج قادری  گرامی. امروز 16 اردیبهشت او هم به سرای باقی شتافت. روحش شاد...

رعایت انصاف

در حالی به سیزدهمین روز از اردیبهشت رسیدیم و چهل و چهار روز از سال را پشت سر گذاشتیم که هنوز که هنوز است دید و بازدید های عیدانه ادامه دارد. خیلی ها کل ایام عید را به سفر و گشت و گذار سپری کرده اند و حالا در تلافی و جبران روزهای از دست رفته ، قضای دید و بازدید عیدانه را به جا می آورند. فقط تفاوتی بین آن دید و بازدیدهایی که در عید انجام می شود با این مهمانی ها هست. در عید به  علت ضیق وقت و عجله در انجام این رسم خداپسندانه! ، زمان این مهمانی ها کوتاه است. بین نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه از یک خانه به خانه دیگر. ولی حالا چون نه عجله ای هست و نه ضرورت و اجباری ،گاهی مهمان های عزیز که ما را بیکار می پندارند سه ساعت و نیم بازدیدشان را کش می دهند تا ثواب بیشتری از صله رحم نصیبشان بشود. در این مواقع اگر یکی مثل من هم در منگنه زمان و کارهای انجام نداده باشد کاری نمی تواند بکند غیر از خوردن مقدار متنابهی حرص و جوش و در نتیجه فیض بردن از لذت سردردهای زیاد.

همان طور که در پست قبل هم اشاره کردم خواهشا رعایت اعتدال را در هر کاری بکنید. نه افراط و نه تفریط. مهمانی هم که خواستید بروید آنقدر بمانید که صاحبخانه هم سردرد نگیرد.


نکته: اگر دیدید که تمام میوه ها و آجیل های روی میز را خورده اید و میزبان هیچ تلاشی برای آوردن میوه و تنقلات جدید نمی کند ،این نشان دهنده این است که مدت ها پیش باید عزم رفتن می کردید و بازدیدتان را به اتمام می رساندید.( والا من هر کاری که فکرش را بکنید کردم ، اما احتمالا اینقدر خوش مشرب بودم و هم نشینی با من اینقدر شگفت انگیز بوده که مهمان محترم لحظه ای شک نمی کرد که وقت رفتن است.)