افرند
افرند

افرند

جای همه شما خالی

قسمت شد و سفر مختصری به مشهد داشتیم.

سفر دلچسبی بود.

برای چند روزی فارغ از کار و دغدغه های هر روز، در حریم یار تمرین دلدادگی کردیم

گاهی در حرم مدت ها خیره به مردم، آیینه کاری ها و حسی می شدم که در اون محیط جاری بود

یاد روزگاران قدیم هم افتادم، یاد خیلی از شماها که روزگاری با هم بودیم و هر روز از حال هم با خبر

تا جایی که در توانم بود اسم خیلی از شماها را هم اوردم  و برای بعضی ها هم پیام دادم که به یادتان بودم

یکی هم پیامم را جواب داد، وقتی جوابش را خوندم لبخند تلخی بر لبم نشست

نوشته بود : سلام، شما؟!