افرند
افرند

افرند

چراغ خاموش

کلا اکثر کارهایی که انجام میدهم حالت چراغ خاموش دارد. یعنی تعداد قلیلی هستند که از اون کار خبر دارند. مثل همین جریان کتاب. تا روزی که چاپ شد، خانواده ام دقیقا خبر نداشتند که کتابم چاپ میشه یا اینکه اصلا در چه مرحلیه ایست. فقط خبر داشتند که تو این چند سال، روی یک کتاب کار می کنم.

در روزنامه هم به غیر از دو سه نفر، کسی دیگه ای نمی دونست. یکی از این افراد مطلع، سردبیر محترم بود که یک بار یک نسخه از کتاب را بهش هدیه دادم و قرارمون این بود که فرد دیگری از این قضیه خبردار نشود.

دیروز بعدازظهر که رفتم روزنامه،  از کنار بورد اطلاع رسانی که رد شدم یک چیز آشنا دیدم. کپی جلد کتابم را توی بورد گذاشته بودند. آن هم نه در یک بورد، در تمام بوردهای روزنامه. آن هم نه به صورت معمولی، اسمم های لایت شده بود!

خلاصه آرام و بی صدا، انگار که هیچ اتفاقی رخ نداده رفتم پشت میزم در تحریریه نشستم. همه سرگرم کار خودشون بودند که ناگهان یکی از همکاران خانم  تا چشمش به من افتاد، با صدای بلند داد زد آقای فلانی کی شام مهمونمون می کنی؟!

همهمه ای راه افتاد و تازه اون موقع بود که بقیه خبر دار شدند! من هم فرار را ترجیح دادم :)

خوبی این دنیای مجازی هم اینه که شماها هم دستتون به من نمیرسه :))

نظرات 7 + ارسال نظر
شب نم چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 10:21

هه .
فک کردی !! اونا همکاراتن ما مااااییم .
بچه ها اخر هفته باغ امیر حسین اینا..

مهندس جان حرفیه؟!!

آدرس باغ ما را دارین؟!

عارفه چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 16:36

من آدرس رو پیدا می کنم خیالت راحت
حالا تو خوبه زیر بار نمی روی من الان یک شنبه دارم یه سری از دوستان رسانه ای و بچه های دفتر رو افطار می دهم نشد بپیچم این قدر که مدسر مسئول هم گیر داد

به چه مناسبتی؟!

شب نم چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 17:43

داااریم .نداشته باشیم هم پیدا میکنیییییم .
شما نگران اون نبااااش .

دل آرام چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 22:34 http://delaramam.blogsky.com

بله بله همون که شبنم و عارفه گفتن. ما پیدا میکنیم ادرس رو. شما به فکر شام باش
آقا کتاب نوشتی، کم چیزی نیست که چشمهامون رو به روش ببندیم

چشماتون را نبدین
خیلی شیک و مجلسی از کنارش رد بشید

عارفه پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 21:56

چون خونمون و عوض کردیم
این و مدیر مسئول استارتش و زد که اون خونه ای که شما عوض کردین افطاری می خواهد حالا بقیه اصلا نمی دونستن
الو تو دهنش خیس نمی خوره این بشر

میخواهی چند تا ترفند اصفهانی در این رابطه بهت یاد بدم؟!

عارفه جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:34

بوگو بوگو

خرج داره

علیرضا جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 20:06 http://chakaavak68.blogsky.com

رو سیفیدمون میکونی دادا...افتخار میکونم با یه اصفانی اصیل رفیقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد