افرند
افرند

افرند

شاید از روزی که استارت کار را زدیم، سه سال بگذره

از یک گفتگوی ساده در دانشگاه شروع شد

کمی در اواسط کار وقفه افتاد

کمی طولانی شد

اما در عرض دو سه ماه اخیر همه چیز مثل برق و باد گذشت و نتیجه کار مشخص شد

در ابتدای سال 95، اولین کتابم چاپ شد



نظرات 9 + ارسال نظر
شب نم پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 21:15

ای جاااااان .کتااااااب .
هرچند که همین دو صفحه رو هر چی خوندیم نفهمیدیم چی به چیه !!!
تبریک میگم امیر حسین .

همیشه در کارهات موفق باشی .

راستی من یه رستوران گرون و با کلاس اونورا سراغ دارم کی به سلامتی ما رو میبری سور بدی ؟!!
نگران منم نباش . شده من یکی که پا میشم میام .
بقیه هم اوکی کنن .از این یکی نمیشه گذشت .بی خیال سور بشیم پس فردا هم راحت میاد مینویسه زن گرفتم و تمااااام .
اونوقت دستمون از همه جا کوتاهه هااااا .

ممنونم شبنم

اینجا اصن رستوران گرون و باکلاس نداره. همه اش در حد فلافلی کثیف و اینهاست

بقیه کین ؟ کمپین راه انداختی؟ً

مرادی پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 23:11

سلام

به سلامتی و موفقیتهای بیشتر

سلام
ممنون

عارفه پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 23:49

بزن دست قشنگ رو به افتخااارشششش
دستت
دستت
ببخشید می شود یه امضا بزنید پای کتابتون؟
دوستان به نظرتون کجا سور بدهد؟
باع خودشون یا ما رو ببره بیرون

ممنون
خدا را شکر که اینجا سوت و کوره و کسی نیست به کمپینی که شبنم و تو راه انداختین بپیونده

علیرضا جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 10:08 http://chakaavak68.blogsky.com

عه؟؟؟؟!!!تموم شد؟؟؟!!!
به سلامتی...مبارکه...یعنی این کتاب امسال به نمایشگاه میرسه؟؟؟
یعنی الان اسمت رو جلدش هست؟؟؟بابا نویسنده...بابا مترجم.. باکلااااااس...فرهنگی...
خیلی خوشحالم.میدونم که هم توانایی و هم لیاقتشو داری که به مراتب بالاتر برسی و موفق باشی...خیلی خوشحالم دادا
دوستان بیخودی جو رستوران ندن...امیر باید پولاشو جمع کنه تا دو هفته دیگه تولد برادر زاده هااااشه....باید دس تو جیب شه

بالاخره تموم شد. الان هم چاپ شده و در نمایشگاه هم خواهد بود :)
ممنونم دادا... توانایی را شاید، لیاقت را نمی دونم :)

احسنت به تو که این قدر فهمیده هستی

عارفه جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 11:57

بروووو غلط کردین. بی خودی علیرض ازش حمایت نکن
این امیر حسین هزار جا کار می کند وضعش از من و تو بهتر است
من که پنج شنبه جمعه ها تعطیلم هر اخر هفته ای بگین خودم و می رسونم.
خجالت داره من اگه کتابم چاپ شده بودم الان لئون همه اتون و مهمون کرده بودم

من کجا هزار جا کار می کنم؟!
ایشالا کتابت چاپ بشه

علیرضا جمعه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 18:22 http://chakaavak68.blogsky.com

برو بابا...پَس صُبا تولد بچمه...دسشو بگیره به تنبونشو بیاد؟؟؟؟!!!باید کادو بخره و بیاد....الکی که نیس.به فیض عمو بودن نائلش کردم...باید مایه بزاره
خدا برای باعث و بانی چاپ این کتابه خیر بده که باعث شده امیرحسین زود زود جواب کامنتا رو بده

حالا برای تولد بچه شوما یه کاری می کنیم
دیگه اعیاد رجبه و بنده هم اندکی سرم خلوت

مریم شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 10:58

دروووود.......................
چقدر عالی...................
مثل اینکه خواستی سورپرایز کنی چیزی لو نداده بودی..
بنظرمن مهمترین چیز در چاپ کتاب...جسارت و شهامت و اعتماد بنفسش هست..
اگه اشتباه نکنم محتوی کتاب در مورد بازار بورس و قوانین اقتصادی به زبان ریاضی هست .......
تبریک فراوان امیرخان.............

دل آرام یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 18:05 http://delaramam.blogsky.com

به به مبارکه
خیلی خوشحال شدم

عارفه سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 11:32

هزارجا کار می کنی دیگه. فقط نمی دونم چه جوری وقت می کنی؟ واقعا برام سواله ها
واقعا برو خجل شو و یه گوشه به رفتارت فکر کن. پس فردا حتما زنم بگیری می خواهی سور ندهی.
از الان بگم سور ندهی می ایم زنت و بر علیه ات می شورونم هاااااا
خود دانی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد