افرند
افرند

افرند


1. سال 94 به سرعت برق و باد گذشت. گرچه سال گذشته عموی خودم را از دست دادم و از طرف پدر، دیگر فامیل درجه یک ندارم، اما در کل سالی بود که دست خالی به پایان نرسید. از پایان نامه ام دفاع کردم، یک سفر دلچسب مشهد برنده شدم، از لحاظ کاری، موقعیت های خوبی پیش آمد و این قدر سرم شلوغ شد که دیگر وقت تمرین موسیقی ندارم. برای سال جدید هم برنامه های زیادی دارم. از همان ساعت های پس از سال تحویل، کاغذی برداشته ام و کارهایی که می خواهم انجام دهم را یادداشت می کنم. می خواهم بر ترس همیشگی غلبه کنم و اهداف و چشم انداز سال 95 را برای خودم روی کاغذ یادداشت کنم که در انتهای سال بتونم ارزیابی دقیق تری داشته باشم.


2. به حوال و قوه الهی، سر و ته دید و بازدید نوروز را هم آوردم! یعنی خانه چند تا از بزرگان و فامیل های نزدیک رفتم و بقیه را هم فاکتور می گیرم! از طرف دیگه، دیروز هم روزی بود  که فامیل برای عید دیدنی خانه ما می آمدند و در نتیجه مهمان خاص دیگری در بقیه ایام عید نمی آید.


3. دوست دارم در هفته آینده یک سفر مختصری برم. هنوز با یکی از دوستان در حالی برنامه ریزی هستیم! میدونم اگر از تعطیلات عید استفاده نکنم، حداقل تا چندین ماه آینده فرصت سفر تفریحی نصیبم نمی شود.


4. عید دیدنی یک نکته مثبتی دارد که با افرادی که جدیدا به خانواده قوام اضافه شدند، آشنا می شوی و احیانا در کوچه و خیابان آنها را ببینی، حداقل می فهمی که آشناست!


راستی وقت نشد سال نو را تبریک بگم.

سال نو مبارک :)

 با این وضعی که من پست میگذارم، غیر از اینکه یادآوری کنم عصر  13 به در، عصر جمعه است ، باید یادآوری کنم که ماه رمضان از آن چیزی که فکر می کنید به شما نزدیک تر است. سر سفره های افطارتون ما را هم از دعای خبر بی نصیب نگذارید :)

نظرات 6 + ارسال نظر
عارفه چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 17:00

بابا خوش به حالت داری برنامه می ریزی بری با دوستات مسافرت
من که کلییی کارهای عقب افتاده دارم که باید تو عید انجام بدهم.
اوووو حالا من عاشق مهمونی رفتن و مهمون اومدن و دید و بازدید عیدم.

حالا نمیخواد اینقدر مهمونی بری... بشین کارهاتو انجام بده

علیرضا پنج‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 00:33 http://chakaavak68.blogsky.com

1.این چند سال هم پر از از دست دادن بود و هم از جهات دیگه پربار بود...آدم نمیدونه خوشحال باشه یا ناراحت...این از دست دادنا و به دست آوردنا آدم رو دگرگون می کنه..انشاءالله که سال پرباری داشته باشی.
۲.خدایا این زن بگیره من زنده باشم و به چشم خودم ببینم که دست تو دست زنش از این خونه به اون خونه میرن عید دیدنی...ببینم میاد بازم اینجا پز پیچوندن مهمونی رفتنا رو بده
۳. کار خوبی می کنی...ما هم شدیدا تو فکرشیم و برای قدم اول قرار شده برای اولین بار بعد عروسی رضا بریم خونشون...اصن حسم وصف ناشدنیه...سفر توی بهار با تموم شلوغیش عالیه.آدم کلی شارژ میشه.
۴. بابام یه پسرعمو داره راننده تریلیه..همیشه حرف تو رو میزنه اما به سبک خاص خود راننده بودنش.میگه تازه واردا رو بشناسیم تو خیابون باهاشون دعوامون شد بدونیم فامیلن نزنیم ناقصشون کنیمتو.احیانا عقد و عروسی تو فامیل نمیری؟؟؟تو اصن چیزیت به آدم رفته؟؟
شما همین روند کامنت گذاری امروزتو ادامه بدی میشه بهت امید داشت...باور کن

اومدم جواب مورد شماره 2 را بدم، بعد دیدم بی خیال، عیدیه اعصاب خودمو خورد نکنم

شب نم پنج‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 09:26

94 سخت و نفسگیر بود برای من .
آنقدر که باورم نمیشه تونستم ازش جان سالم به در ببرم .
و همین جان سالم شیرینترین قسمت قضیه هست که نمیذاره هیچ وقت 94 از ذهنم پاک بشه .
خدا رو شکر میکنم برای تمام چیزهایی که در این سال به من داد .البته سختی و جان کندنش بمااااند .

منم سفر مشهدم بهترین قسمت 94 بود که خیلی احتیاج داشتم.

94 چیزهایی رو هم ازم گرفت اما دلخور نیستم.ناشکری هم نمیکنم. میذارم به حساب اینکه چیزای دیگه ای بهم داد و خواهد داد .

امسال رو با برنامه جدیدم دارم پیش میبرم تا هر چی خدا بخواد .

امیدوارم سال جدید، روزهای بهتری برات به ارمغان بیاره

عارفهه یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 16:29

فرموده بودین اون امیرحسین سال دیگه تشریف می ارن
والا ما که ندیدیمشون
سلام ما رو برسون خدمتشون بگو سایه اتون کم نشود از سر ما
در راستای کامنت علیرضا دیدی می خواهن گول بزنن تو اگه امسال زن بگیری یه جایزه پیش من داریییی

جایزه ات نقدیه؟!

عارفه یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 20:48

تا اسم جایزه اومد زود جواب می دهدایششش
جوایز نقدی وغیر نقدی نفیس
تو اون بد بخت بی نوا رو پیدا کن

علیرضا چهارشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 12:30 http://chakaavak68.blogsky.com

کامنت آخر عارفه...

ملت حسسسابی از دستت شکار و شاکی ان..یعنی ملت ازدواج می کنن تازه باید به بقیه سور هم بدن،تو رو بقیه میان یه چیزی هم بهت میدن تا بری ازدواج کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد