یادداشتی از شبـ نم شبـ بو
اول از همه بگم که خیالتون تخت ؛ از صابخونه قول گرفتم که بهم اعتماد کنه و مطلبم رو بدون خواندن منتشر کنه باشد که
وقتی خودش به عنوان پست میخوندش براش سورپرایز باشه
دقیقا سه سال قبل برای اولین بار وبم رو ثبت کردم و اون روزی نبود جز تولد امیرحسین .یعنی اصلا با علیرضا قبلش هماهنگ کردم که میخوام وب بزنم و برای سورپرایز امیر حسین اولین پست وبلاگم رو برای تولد امیر بنویسم که علیرضا هم استقبال کرد و بعد هم تو وبش تبلیغ وبم رو کرد و خلاصه امیر که اومد وبم کلی سورپرایز شده بود
یه قسمتی از اون پستم رو براتون گذاشتم که یادی از اونروزا شده باشه
" با افتخار و غرور وبلاگت را به ثبت میرسانی..برای اینکه فقط و فقط برای بهترین دوستت که فردا تولدش هست اولین پستت را بگذاری و تولدش را جشن بگیری و خانه ات را با قدوم مبارکی که برای تولدش می آیند مزین کنی ....دیگه چی بهتر از این ...؟؟!!!
طلوعت چه زیباست...وقتی ساعت قرار ...تولد تو باشد ...کنار عقربه خورشید !...
امیرحسین عزیز تولدت مبارک ...
تولدت خورشید درخشان تر است و آسمان آبی تر ..نسیم زندگی را به پرواز میکشد و پرنده آواز جدید میسراید...
تولدت بهاری دیگر است . ..این روز را شادتر خواهم بود و دلم را به میهمانی آسمان خواهم برد و جشنی برای تولدت بر پا خواهم کرد ...
آسمانی که نه برای من ..نه برای تو ....که تنها برای ما آبیست! ..."
یادش به خیر اون موقع ها چقدر شلوغ بود بلاگستان.همه پست میگذاشتیم و بعد هم با هم کل می انداختیم و تو سر و کله هم میزدیم .تولد یکی که میشد وقتی می اومد نت میدید بیشتر از ده تا وبلاگ براش تولد گرفتن..
خیلی خوب بود اون روزا..تولدانه هم که تولد همه بلاگرها رو داشت و به همه تبریک میگفت . .
دیگه کم کم با فیس بوک و حالا هم با اینستاگرام وچیزهای دیگه وبلاگ نویسی از رونق افتاده و قاط زدن بلاگفا هم قوز بالا قوز شده ویه جورایی مجبور شدیم چند ساعتی صابخونه رو دکش کنیم تا بلکه همینجا بتونیم براش تولد بگیریم و سورپرایزش کنیم.
این تنها کاری بود که در این سکوت سرد وبلاگی از دستم بر می اومد تا انجام بدم
امیرحسین جان تولدت خیلی خیلی مباررررررک
دقیقا سه سال قبل برای اولین بار وبم رو ثبت کردم و اون روزی نبود جز تولد امیرحسین .یعنی اصلا با علیرضا قبلش هماهنگ کردم که میخوام وب بزنم و برای سورپرایز امیر حسین اولین پست وبلاگم رو برای تولد امیر بنویسم که علیرضا هم استقبال کرد و بعد هم تو وبش تبلیغ وبم رو کرد و خلاصه امیر که اومد وبم کلی سورپرایز شده بود
یه قسمتی از اون پستم رو براتون گذاشتم که یادی از اونروزا شده باشه
" با افتخار و غرور وبلاگت را به ثبت میرسانی..برای اینکه فقط و فقط برای بهترین دوستت که فردا تولدش هست اولین پستت را بگذاری و تولدش را جشن بگیری و خانه ات را با قدوم مبارکی که برای تولدش می آیند مزین کنی ....دیگه چی بهتر از این ...؟؟!!!
طلوعت چه زیباست...وقتی ساعت قرار ...تولد تو باشد ...کنار عقربه خورشید !...
امیرحسین عزیز تولدت مبارک ...
تولدت خورشید درخشان تر است و آسمان آبی تر ..نسیم زندگی را به پرواز میکشد و پرنده آواز جدید میسراید...
تولدت بهاری دیگر است . ..این روز را شادتر خواهم بود و دلم را به میهمانی آسمان خواهم برد و جشنی برای تولدت بر پا خواهم کرد ...
آسمانی که نه برای من ..نه برای تو ....که تنها برای ما آبیست! ..."
یادش به خیر اون موقع ها چقدر شلوغ بود بلاگستان.همه پست میگذاشتیم و بعد هم با هم کل می انداختیم و تو سر و کله هم میزدیم .تولد یکی که میشد وقتی می اومد نت میدید بیشتر از ده تا وبلاگ براش تولد گرفتن..
خیلی خوب بود اون روزا..تولدانه هم که تولد همه بلاگرها رو داشت و به همه تبریک میگفت . .
دیگه کم کم با فیس بوک و حالا هم با اینستاگرام وچیزهای دیگه وبلاگ نویسی از رونق افتاده و قاط زدن بلاگفا هم قوز بالا قوز شده ویه جورایی مجبور شدیم چند ساعتی صابخونه رو دکش کنیم تا بلکه همینجا بتونیم براش تولد بگیریم و سورپرایزش کنیم.
این تنها کاری بود که در این سکوت سرد وبلاگی از دستم بر می اومد تا انجام بدم
امیرحسین جان تولدت خیلی خیلی مباررررررک
تو سر چشمهی همهی خوبیهایی
تو که قلبت از سرودن مهربانی خسته نمی شود
تو صمیمیترازآنی که دلم میپنداشت
دل تو با همه آینه ها نسبت داشت
بهترینها برای تو
تولدددددددت مبااااااارک
تو صمیمیترازآنی که دلم میپنداشت
دل تو با همه آینه ها نسبت داشت
بهترینها برای تو
تولدددددددت مبااااااارک
تولدت مبارک
ممنونم فرنوش... لطف کردی
بنده کادوی نقدی هم قبول می کنم
تولدتون مبارک . امیدوارم عمرتون هم طویل باشه هم عریض
سبز و موفق باشین
سلام
مرسی... ممنون از تبریکتون
ممنووووونم که باز به من که عااااشق تولدم فرصت دادی تا باز دور هم یه تولد دیگه داشته باشیم .
مرسی
آره به یاد گذشته ها که بچه ها وب داشتن و تو وبشون مطلب می نوشتن
آره بچه ها دست و جیغ و هورااااام داره .آخه امیر یه جورایی قراره سووووووور بده .
هوووووووراااااا.به افتخااااار امیر .
خیلی دست و دلباز شدی
من سور بدم؟! مــــن؟! حتما سوء تفاهم شده
بازم ممنونم
آقا خوش به حالتون که شب نم دارین..
من حافظه م ضعیفه.. به خاطر همین تولدانه رو هر چند وقت یه بار چک می کنم. دیشب یادم افتاده بود.. هی گفتم بیام تبریک بگم تا یادم نرفته.. هی گفتم نه.. یادم می مونه تا پس فردا..
(پس فرداس دیگه؟ بیست و چهارمه دیگه؟)
آقای امیر حسین جان افرند..
خیلی وقت میشه که اینجا رو می خونم و تازگی ها کامنت میذارم گاهی..
برای دل مهربونتون آرامش و شادی بی اندازه می خوام از خدا.
تولدتون مبارک.
چرا خودتون را دست کم میگیرید؟! شما که به یادم بودید و همین محبت شما را میرسونه :)
ایشالا بنده را سرافراز میکنید و بیشتر کامنت میگذارید :))
ممنون از لطفتون
امید که سالیان سال سلامت و شاد زندگی کنی..بنویسی و ما بخوانیمت...
اینم تقدیم شما...
http://s3.iranxm.com/up/4ebdfbbfe6c3.jpg
ممنونم از لطفت
و تشکر بابت این عکس ها :)
شماره حساب ریالی ام را بدم یا ارزی؟!
بنده همه جوره کادو را تحویل میگیرم
تولد مهربانی....
....تولد دوستی.....
تقدیم :
http://s3.iranxm.com/up/399f7f1554f5.jpg
باز هم ممنونم :)
بریم والیبال داره شروع میشه..
امید که بمناسبت تولد امیرخان..برد باماباشه و جشن تکمیل بشه..
اصن به خاطر من بود که اولین برد نصیبمون شد
خاموش میخونمت خانوووووم .
امیر ؟!کمک نمیخوای .بیا برو والیبالت رو ببین بقیه کارا با من .بچه ها غریبه که نیستن .یه دور همی هست دیگه .
دورهمی؟! هی وای من
همین جور الکی الکی که من تولد تبریک نمی گم اول کیک بدین بهم یه رقص چاقویی چیزی بعد یکم صورتت رو کیکی کنیم و اون روی قشنگت دراید
همیشه تو تولد های شماها کیک به من نمی رسه خب. اه. من کیک می خواااااااهم. الووو کیک می خواهم
همه ی این ها که شد بعد من حالا می ایم تولدت رو تبریک می گم.
بعدم بیا لو بده ببینم کادو چیا گرفتی
رقص چااااااقو؟! رااااامبد؟!
خوبه خودت به داشتن کرم وجودت اعتراف میکنی
برای یک تبریک گفتن چقدر پیش شرط داری
رفیقام کادویی گرفتن که فعلا قابلیت استفاده از اون را ندارم!!!
راست میگه عارفه .تو تولد منم کیک بهش نرسید .
ایندفه من خودم هواتو داااارم .
عارفه رژیم داره
مخلص رفیق
مرتیکه کادوت کو؟!
ممنونم فافا
بانک سوییس یا بانک واشنگتن دی سی؟!
پایدار باشی
ممنونم رها که به یادم بودی
یادش به خیر .یادتونه میخواستید برای من وبلاگ به ثبت برسونید ؟!!
هنوزم درب خونه تون سبز رنگه یا رنگشو عوض کردین که ما نتونیم پیداش کنیم .
جناب ایشالا تولد شما رو هم همینجا جشن بگیریم .قولش رو همینجا از امیر میگیرم که باز بهمون جا بده
ایشالا تابستون که اومدیم اصفهان .اینبار شما رو هم از نزدیک ببینیم .
دوستان سور من که تکمیل شد قراره تابستون که میریم اصفهان مثه دفه قبلی نشه و حتما دعوت امیر برای باغشون رو قبول کنیم و البته دفه قبلی رو هم جبران کنیم . .
حالا خود دانید .خواستید هماهنگ کنید تا با هم بریم اصفهاااان .
دیگه کم و کسری ندارید؟ تعارف نکنید والا
باااااااغ؟!
تابستون هیچکاره سور میده بچه ها
تولدت هزار بار مبارک . روزها و لحظات همه خوش و به کام
یعنی پست مرتبط نبود تولدم را تبریک نمی گفتی
ممنونم دل آرام
ممنون...لطف داری
بله تولدتون رو یا دمه .برای همین چون نزدیکه گفتم تولد بگیریم و باز دور هم باشیم .
آدرس را هم که دارید...اصفهان...درب کرمی
گیر و گور افتاده بود تو زندگیمون دستمون بند بود.فعلا رفع شده تا یه حدی.اومدم که دیگه از این دیرتر نشه...
تولدت مبارک رفیق....من این رفاقتمونو خیلی دوس دارم:)
اشکال نداره رفیق...ایشالا کامل حل بشه
تولد هم میگیرم هرکسی خواست بیاد قدمش رو چشم
فقط بعد از افطاره
شبنم جون در خونه ما هم طوسیه تشریف بیارید
دقیقا چه روزی افطاری دعوتیم؟!
با تاخیر البته! داشتم اینجاها یه دوری میزدم که دیدم این پستو:)
انشالا که موفق باشی و روزهای خوووووبی پیش رو داشته باشی:)