افرند
افرند

افرند

ما همه بیداریم

شب قبل را در اتوبوس نخوابیده بودم... از ساعت 5 صبح بیدار بودم و تا بعدازظهر در همایشی شرکت کرده بودم. 

عصر به خانه یکی از اقوام رفتم تا شب را همان جا بخوابم و دوباره فردا صبح به همایش دیگری بروم

تا ساعت 12 شب شیک و مجلسی خودم را بیدار نگه داشتم اما انگار قیافه ام تابلو بود که آلارم " لوو باطری" می داد

برای همین اصرار کردند که بخوابم

به آرزویم رسیده بودم و با کمال میل قبول کردم

رخت خوابی برایم پهن کردند و داشتم شب به خیر میگفتم که ناگهان زنگ در به صدا در آمد و مهمان دیگری از راه رسید

و از آن جهت که با این مهمان جدید به شدت رودربایستی داشتم مجبور شدم تا ساعت 2 صبح بیدار مانده و به بررسی تکامل صنعتی جوامع عربی حوزه خلیج فارس در توسعه لیبرال دموکراتیک امکانات بشری بپردازم!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
شب نم یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 09:04



من جای تو بودم بعد از همایش یه راست میرفتم هتل یا اصلا یه مهمانپذیر اون پایین شهر .اما درعوض راحت تا صبح میخوابیدم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد